استفاده کنید
گفتن یک داستان خوب در بازاریابی شما فقط به معنای ارائه یک عبارت جذاب یا تولید یک ویدیوی دلگرم نیست، بلکه دیدن جهان از چشم مشتری و ساختن روایتی است که با آنها طنین انداز شود.
قصهگویی در طبیعت ما ریشه دوانده است، از نقاشیهای باستانی غار گرفته تا رسانههای اجتماعی مدرن. در دنیای تجارت امروز، داستان سرایی برای ایجاد ارتباط عمیق تر با مخاطب ضروری است. فراتر از ارتقای محصول است، به ایجاد اعتماد و ارتباط عاطفی کمک می کند و باعث فروش می شود.
بیایید پنج استراتژی داستان سرایی بی انتها را بررسی کنیم و یاد بگیریم که چگونه آنها را در کمپین های بازاریابی خود پیاده سازی کنیم.
استراتژی داستان سرایی شماره 1: داستان رمز و راز
یک داستان اسرارآمیز به کنجکاوی طبیعی و تمایلات حل مسئله مخاطبان شما کمک می کند. اگر می خواهید توجه آنها را جلب کنید و علاقه آنها را در طول کمپین بازاریابی خود حفظ کنید، یک داستان مرموز یک انتخاب عالی است. کلید یک داستان رمز و راز موفق، ایجاد حس تعلیق
است. شما باید اطلاعات یا سرنخ هایی جزئی ارائه دهید تا مخاطبان خود را حدس بزنند و بخواهند بیشتر بیاموزند.
در نهایت، مخاطبان خود را تشویق کنید تا دست به اقدام بزنند و راه حل راز را کشف کنند.
مثال دنیای واقعی: در سال 2014، هوندا مجموعه ای از فیلم های کوتاه به نام «آن سوی دیگر» را روانه بازار کرد. هدف این کمپین نشان دادن دو جنبه متمایز هوندا سیویک بود: یکی کاربردی و خانواده پسند و دیگری اسپرت و با کارایی بالا.
هوندا ویدیویی با روایت دوگانه ایجاد کرد که به بینندگان این امکان را می داد تا با فشار دادن کلید R روی صفحه کلید خود بین دو داستان مختلف جابجا شوند. در این ویدئو یک پدر ظاهرا معمولی دیده می شود که با فشار دادن یک دکمه مشخص شد که زندگی مخفیانه ای به عنوان یک راننده فراری دارد. استفاده نوآورانه این کمپین از فناوری دیجیتال و داستان منحصر به فرد آن، قلب مخاطبان در سراسر جهان را تسخیر کرد.
استراتژی داستان گویی شماره 2: داستان تحول
اگر می خواهید واقعاً الهام بخش یا انگیزه مخاطبان خود باشید، از داستان تحول استفاده کنید. این استراتژی بر سفر فردی متمرکز است که با کمک محصول یا خدمات شما از حالت مبارزه به حالت موفقیت میرود. عنصر کلیدی یک داستان تحول، برجسته کردن چالشهای خاصی است که فرد با آن مواجه شده و گامهایی که برای غلبه بر آنها برداشته است، که در نهایت منجر به یک نتیجه مثبت میشود. شما می توانید با به اشتراک گذاشتن نمونه های واقعی تحول با مخاطبان خود اعتماد واقعی ایجاد کنید.
مثال دنیای واقعی: کمپین “زیبایی واقعی” Dove موفقیت بزرگی برای این برند بوده است. این کمپین زنان واقعی با هر شکل، اندازه و سنی را برای ترویج مثبت بودن بدن و عشق به خود نشان می دهد. در یک تبلیغ بسیار قدرتمند، یک هنرمند پزشکی قانونی دو پرتره از یک زن می کشد –
یکی بر اساس توصیف خودش و دیگری بر اساس توصیف یک غریبه. نتایج به مخاطبان نشان داد که چگونه اغلب خود را کمتر از آنچه واقعا هستند زیبا می بینند و چگونه محصولات Dove می تواند به زنان کمک کند اعتماد به نفس و زیبایی بیشتری داشته باشند.
استراتژی داستان سرایی شماره 3: داستان جامعه
هیچ احساسی بهتر از احساس تعلق نیست و استراتژی داستان جامعه دقیقاً به آن دست می یابد. ارزش ها، باورها و علایق مشترکی را که مشتریان شما را گرد هم می آورد، برجسته می کند. در نتیجه، مشتریان شما یک ارتباط عاطفی با برند شما ایجاد می کنند و یک حس اجتماعی در اطراف آن ایجاد می کنند.
مثال در دنیای واقعی: کمپین #OptOutside REI یک نمونه عالی از داستان جامعه در عمل است. در سال 2015، REI اعلام کرد که تمام فروشگاه های خود را در جمعه سیاه می بندد و کارکنان و مشتریان خود را تشویق می کند که روز خود را بیرون از خانه بگذرانند.
هدف از این کمپین تشویق مردم به گذراندن وقت در طبیعت بود و به سرعت مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از مردم فعالیت های خود را در فضای باز در رسانه های اجتماعی با استفاده از هشتگ #OptOutside به اشتراک گذاشتند.
کمپین REI با بسیاری از افرادی که به دنبال وقفه ای از تجاری گرایی فصل تعطیلات و فرصتی برای ارتباط مجدد با طبیعت و جوامع خود بودند، برخورد کرد.
استراتژی داستان سرایی شماره 4: داستان طنز
اگر می خواهید بازاریابی شما به یاد ماندنی باشد، برای نقد یا تمسخر یک ایده، طنز، کنایه یا اغراق را اضافه کنید. این چیزی است که یک داستان طنز در یک کمپین انجام می دهد. میتوانید از ویدیوهای طنز، کارتون یا پستهای رسانههای اجتماعی شوخآمیز به عنوان داستان طنز استفاده کنید. این یک استراتژی بی انتها است که می تواند به شما در ایجاد محتوای جذاب و جلب توجه کمک کند. اما باید تعادلی بین طنز و پیام مورد نظر پیدا کنید و اطمینان حاصل کنید که طنز برای مخاطب خیلی توهین آمیز یا زننده نیست.
مثال در دنیای واقعی: در سال 2019، برگر کینگ کمپینی به نام « Whopper» راهاندازی کرد. آنها از فناوری موقعیت جغرافیایی استفاده کردند تا زمانی که مشتریان آن را از طریق برنامه برگر کینگ در فاصله 600 فوتی از مکان مکدونالد سفارش دادند، یک Whopper
یک سنت را ارائه کردند. این کمپین روشی طنز آمیز برای مسخره کردن بزرگترین رقیب برگر کینگ و تشویق مشتریان به امتحان محصولشان بود.
استراتژی داستان گویی شماره 5: داستان تعاملی
با تشویق مخاطبان خود به مشارکت، تعامل واقعی را از سوی مخاطبان خود دریافت می کنید
در کمپین شما اینجاست که داستان تعاملی مطرح می شود. یک داستان تعاملی با گنجاندن ویژگیهای تعاملی مانند آزمونها، بازیها یا آزادی انتخاب، هم سرگرمکننده و هم آموزنده است، درست مانند کاری که نتفلیکس در نمایشهای تعاملی خود انجام داد.
مثال دنیای واقعی: «ماجراجویی خودت را انتخاب کن» یک قالب داستان سرایی تعاملی است که توسط نتفلیکس استفاده میشود، که در آن به بیننده قدرت انتخابهایی داده میشود که نتیجه داستان را تعیین میکند. در نقاط کلیدی داستان به بیننده گزینه هایی ارائه می شود و تصمیم آنها بر جهت گیری روایت تأثیر می گذارد. این قالب به بینندگان اجازه می دهد تا تجربه تماشای شخصی و جذابی داشته باشند، زیرا آنها بر داستان کنترل دارند و می توانند مسیرها و پایان های مختلف را کشف کنند.
چند کلمه آخر
به طور خلاصه، داستان سرایی یکی از ارکان قدرتمند در بازاریابی است که به شما کمک می کند با مخاطبان خود در سطح احساسی ارتباط برقرار کنید. با استفاده از هر یک از استراتژی های ذکر شده در بالا، می توانید محتوای جذاب و به یاد ماندنی را برای مخاطبان خود ایجاد کنید. خواه هدف شما ایجاد آگاهی از برند باشد یا افزایش فروش، افزودن داستان به کمپینهایتان میتواند به شما کمک کند که برجسته شوید. در امتحان کردن آنها تردید نکنید و ببینید که چگونه می توانند به شما در ایجاد پیوند قوی تری با مخاطبان خود کمک کنند