بیایید با یک سوال ساده شروع کنیم: بازاریابی چریکی چیست؟ خوب، این را تصور کنید: در خیابانی در شهر راه میروید، درگیر افکارتان. ناگهان، از ناکجاآباد، چیزی جالب و غیرعادی را مشاهده می کنید. این یک کمپین تبلیغاتی است اما چیزی شبیه به آنچه قبلا دیده اید نیست. این متفاوت و جالب است و باعث می شود به یک برند کاملاً جدید نگاه کنید. آن لحظه غیرمنتظره؟ بازاریابی چریکی یعنی همین. همه چیز در مورد غافلگیری مخاطب و ایجاد تأثیر است و ما در اینجا بیشتر در مورد آن یاد خواهیم گرفت.
در این مقاله یاد خواهید گرفت:
- بازاریابی چریکی چیست و چه تفاوتی با بازاریابی سنتی دارد؟
- چگونه بازاریابی چریکی می تواند سر و صدا ایجاد کند و آگاهی از برند را افزایش دهد؟
- برخی از اصول کلیدی که هنگام اجرای کمپین های بازاریابی چریکی باید به خاطر بسپارید چیست؟
- سوالات متداول در مورد بازاریابی چریکی
بازاریابی چریکی چیست و چه تفاوتی با بازاریابی سنتی دارد؟
اول از همه، اصطلاح “چرریک” تصاویری از شورشیان و جنگ های غیر متعارف را تداعی می کند. به طور سنتی، این اصطلاح همیشه برای تعریف گروههای کوچک با استفاده از تاکتیکهای غافلگیرکننده برای غلبه بر دشمنان بزرگتر استفاده میشود. به همین ترتیب، بازاریابی چریکی از روشهای غیر متعارف استفاده میکند و هدف آن حداکثر تأثیرگذاری در حداقل بودجه است. جالب توجه است که جی کنراد لوینسون، نویسنده تجاری مشهور آمریکایی، این اصطلاح را در کتاب خود با عنوان “بازاریابی چریکی” در سال 1984 مطرح کرد. ایده او از بازاریابی چریکی شامل ایجاد سر و صدایی در مورد یک محصول است که باعث می شود مصرف کنندگان در مورد آن صحبت کنند یا بهتر است خرید کنند. بنابراین، چه تفاوتی با بازاریابی سنتی دارد؟ خوب، در اینجا برخی از تفاوت های اصلی وجود دارد:
1. بودجه بندی
بازاریابی سنتی اغلب به بودجه های سنگین نیاز دارد در حالی که بازاریابی چریکی با خلاقیت بیش از پول نقد رشد می کند.
2. رویکرد
در حالی که بازاریابی سنتی اغلب تمایل دارد یک پیام کلی را به مخاطبان زیادی منتقل کند، تاکتیک های بازاریابی چریکی گروه های منتخب را به روش های غیر متعارف هدف قرار می دهند.
3. عامل خطر
بازاریابی چریکی می تواند خطرآفرین باشد. ماهیت غیرمنتظره آن گاهی اوقات می تواند نتیجه معکوس داشته باشد، اما زمانی که کار می کند، بازده غیرقابل انکار قابل توجهی است.
چگونه بازاریابی چریکی می تواند سر و صدا ایجاد کند و آگاهی از برند را افزایش دهد؟
در طول سالها، استراتژی بازاریابی چریکی ثابت کرده است که تفکر غیر متعارف میتواند به ایجاد حسی که شبیه هیچکس دیگری نیست کمک کند. برای اینکه بدانیم چگونه کار می کند، باید تاکتیک های آن و نحوه عملکرد آن در عمل را بشناسیم. بنابراین بیایید به چند نمونه از این استراتژی بازاریابی خارج از جعبه نگاه کنیم.
1. فلش موب
خود را در قلب یک میدان شلوغ تجسم کنید. بدون اخطار، یک گروه تصادفی از ناکجاآباد ظاهر میشوند و وارد یک اجرای طراحی شده میشوند. این ماهیت یک فلش موب است. با تبدیل لحظات معمولی به عینکهای خارقالعاده، فلشموبها توجه فوری را به خود جلب میکنند و اغلب به صورت ویروسی در میآیند و دید برند را تقویت میکنند. رقص T-Mobline در لیورپول یک نمونه کلاسیک از این موضوع است.
2. بیلبوردهای غیرمنتظره
IKEA فقط مبلمانی با بسته بندی تخت نیست. آنها با نشان دادن استعداد خود برای نوآوری، زمانی یک بیلبورد معمولی را به یک آپارتمان قابل صعود در فرانسه تبدیل کردند. بنابراین، این حرکت جسورانه نه تنها محصولات آنها را در عمل به نمایش گذاشت، بلکه یک تبلیغ ساده را به یک تجربه تعاملی و به یاد ماندنی تبدیل کرد.
3. نصب های تعاملی
اگر تا به حال از کنار یک اثر هنری سه بعدی خیابانی عبور کرده اید، پس از کشش مقاومت ناپذیری که آنها دارند می دانید. این چیدمان ها چیزی بیش از آثار هنری هستند. آنها فرصت عکس نیز هستند. مردم با آنها ارتباط برقرار می کنند، عکس می گیرند و در مورد تاسیسات صحبت می کنند. این اثر موج دار در کانال های رسانه های اجتماعی سطوح بی سابقه ای از تعامل و دسترسی ارگانیک را به برندها ارائه می دهد. Sony’s Affinity is Autonomy یک نمونه کلاسیک از استفاده از نصب های تعاملی به عنوان یک تکنیک بازاریابی است.
4. تبلیغات محیطی
تبلیغات محیطی در مورد ادغام یکپارچه تبلیغات در محیط های روزمره ما است. با معرفی تبلیغات به روشهای شگفتانگیز و غیر متعارف، برندها این قدرت را دارند که روال روال را مختل کنند و تجربیات به یاد ماندنی را به مصرفکنندگان ارائه دهند. بنابراین، این استراتژی با ادغام خلاقانه تبلیغات با محیط روزانه ما می درخشد.
5. هدایای محصول
چه کسی می تواند فریب چیزهای رایگان را انکار کند؟ اما وقتی این کار با یک چرخش چریکی انجام شود، تأثیر آن حتی بیشتر است. به عنوان مثال، به هدایای بستنی بن و جری فکر کنید. با توزیع بستنیهای رایگان در مناسبتها و ارائه فرصتی به شما برای دریافت رایگان بستنی یکساله، آنها یک سر و صدای فوری و وفاداری ماندگار به برند ایجاد کردند.
6. ویدیوهای ویروسی
کمپین Old Spice «مردی که مرد شما میتواند بوی آن را بدهد» استاندارد طلایی اینجاست. با استفاده از طنز و پیچشهای غیرمنتظره، برندها میتوانند محتوای ویدیویی تولید کنند که بینندگان با میل به اشتراک بگذارند، که منجر به سر و صدای گسترده آنلاین شود.
7. اجرای شیرین کاری
ردبول مترادف با فشار دادن محدودیت ها است، چه از طریق نوشیدنی های انرژی زا یا بازاریابی آنها. به عنوان مثال، پرش Stratos آنها، جایی که فلیکس باومگارتنر چترباز اتریشی از لبه فضا پرید، فقط یک شیرین کاری نبود. یک بیانیه بود چنین شاهکارهای جسورانه تیترها را به خود جلب می کند و برندها را به عنوان پیشگام معرفی می کند.
8. ویترین فروشگاه های چریکی
فروشگاه های پاپ آپ، زمانی که به درستی انجام شوند، می توانند رویای یک بازاریاب چریکی باشند. برندها اغلب فروشگاههای پاپآپ شگفتانگیزی ایجاد کردهاند، جایی که اقلام با نسخه محدود فروخته یا راهاندازی میشوند و فوریت، انحصار و، حدس میزنید، سر و صدای زیادی ایجاد میکنند.
9. کمپین های واقعیت افزوده
پپسی، در یک کمپین فراموش نشدنی، شیشه یک پناهگاه اتوبوس لندن را به یک صفحه واقعیت افزوده تبدیل کرد که هجوم بیگانگان، ببرهای خروشان، روباتها و موارد دیگر را نشان میدهد. رهگذران هر دو مبهوت و سرگرم شدند و منجر به اشتراکگذاریهای آنلاین بیشماری شد.
10. کمپین های تبلیغاتی
در این عصر دیجیتال، بازاریابی چریکی راه خود را به صورت آنلاین پیدا کرده است. بسیاری از برندها از تاکتیک حذف نامحسوس تیزرها یا ارسال پیام های رمزآلود در رسانه های اجتماعی استفاده می کنند. این تیزرهای مرموز اغلب به بحث های پر سر و صدای طرفداران و افزایش پوشش رسانه ای منجر می شود.
برخی از اصول کلیدی که هنگام اجرای کمپین های بازاریابی چریکی باید به خاطر بسپارید چیست؟
1. درک مخاطب
نمی توان به اندازه کافی بر اهمیت دانستن اینکه با چه کسی صحبت می کنید تأکید کرد. در حالی که برخی از مانورها ممکن است مورد توجه هزاره ها باشد، ممکن است با جمعیتی قدیمی تر از بین بروند. استراتژیهایی را بسازید تا با جمعیت مناسب طنین انداز شوید.
2. فشار دادن مرزها اما با احتیاط
پرخاشگر بودن و کنار زدن مرزها می تواند منجر به لحظات به یاد ماندنی شود که مردم را به صحبت وادار کند. با این حال، با احتیاط قدم بردارید زیرا آخرین چیزی که می خواهید این است که جنجال ایجاد کنید یا مشتریان بالقوه را ناراحت کنید.
3. پیام برند ثابت
مهم نیست که کمپین چقدر خارج از چارچوب باشد، وفادار ماندن به تصویر اصلی برند کاملاً حیاتی است. مخاطبان هدف باید کمپین نوآورانه را به طور یکپارچه به برند متصل کنند.
در حال حاضر، در حالی که بازاریابی چریکی می تواند یک ابزار قدرتمند باشد، برای هر کسب و کاری مناسب نیست. به عنوان مثال، یک شرکت حقوقی را در نظر بگیرید که در دعاوی جدی شرکتی تخصص دارد. یک فلش موب عجیب و غریب و غافلگیرکننده در یک پارک، اگرچه فریبنده است، اما ممکن است با تصویر جدی و حرفه ای شرکت همخوانی نداشته باشد، زیرا چنین تاکتیک هایی ممکن است بیهوده یا نامناسب با ماهیت کار آنها تلقی شود. علاوه بر این، ممکن است مشتریان هدف آنها را از خود دور کند. بنابراین، یادآوری این نکته مهم است که در حالی که بازاریابی چریکی جذابیت خود را دارد، ارزیابی اینکه آیا با هویت و مخاطبان برند مطابقت دارد یا خیر، ضروری است.
سوالات متداول در مورد بازاریابی چریکی
1. آیا تاکتیک های بازاریابی چریکی برای همه انواع مشاغل مناسب است؟
بازاریابی پارتیزانی را نباید یک رویکرد واحد در نظر گرفت. در حالی که یک استارتآپ مد روز یا یک برند با هدف جمعیتی جوانتر ممکن است از به کارگیری تاکتیکهای بازاریابی چریکی سود زیادی ببرد، یک کسبوکار سنتی یا محافظهکارتر ممکن است چنین تاکتیکهایی را با تصویر برند خود ناسازگار ببیند.
2. آیا کمپین های بازاریابی چریکی می توانند مقرون به صرفه باشند؟
قطعا. یکی از جذابیت های اصلی بازاریابی چریکی، توانایی آن در ایجاد تأثیر قابل توجه بدون سرمایه گذاری زیاد است. به جای بودجه های هنگفت، در اینجا تاکید بر خلاقیت، شگفتی و نبوغ است.