اصطلاح «تله بنیانگذار» به معنای توصیف لحظه ای است که بنیانگذار با وجود بهترین نیت شروع به مهار رشد و موفقیت می کند. طبق منطق، آنها می توانند انتخاب کنند که کنترل خود را حفظ کنند یا کسب و کار را به فردی مجهزتر بسپارند تا کسب و کار را به سطح بعدی برساند.
دکتر ایچاک آدیزس اولین بار این عبارت را در سال 1990 در کتاب چرخه های زندگی شرکتی خود ابداع کرد، جایی که او 9 مرحله ای را که هر سازمان، از “تولد” تا “مرگ” طی می کند را توصیف کرد. ما اخیراً نسخه 6 مرحلهای خودمان را ایجاد کردهایم – «سفر تجاری شراکت ارزش» که در آن چالشهای پیش روی سازمانها از مراحل رشد و مقیاسپذیری تا اختراع مجدد را ترسیم و بررسی میکنیم.
بنابراین چه چیزی باعث ایجاد «تله» میشود، چه زمانی معمولاً اتفاق میافتد – و آیا میتوانیم از افتادن در آن جلوگیری کنیم؟ آیا ممکن است یک بنیانگذار از این دام خارج شود و به رهبری موفقیت آمیز تجارت خود ادامه دهد؟ ما معتقدیم که اینطور است.
بنیانگذاران پس از عبور از موانع دوره راه اندازی اولیه یک کسب و کار جدید، خود را در مرحله رشد می یابند. این امر مستلزم تغییری از بنیانگذاران و تیم اصلی است که همه چیز را انجام می دهند – به سمت آوردن کمک حرفه ای استخدام شده.
سرمایه گذاری از مرحله اولیه به سرمایه رشد تغییر می کند. رهبری باید به منصه ظهور برسد، زیرا در حالی که مدل کسب و کار ممکن است به خوبی اثبات شده باشد، اکنون توانایی مقیاس پذیری یک چالش است.
شاید بنیانگذار در تلاش است تا به طور مؤثر تفویض اختیار کند یا استعداد مناسبی را که برای ارتقای کسب و کار لازم است استخدام کند. یا یافتن سطح جدیدی از مدیریت استراتژیک نیاز به تسلط بر آن دارد. در بدترین حالت، سرعت رشد و پیشرفت – و نتایجی که آنها رویای آنها را داشتند، شروع به از بین رفتن می کنند.
اما، آیا این در واقع یک تله است یا فرصتی برای یادگیری و رشد؟
مقاله اندرو هیل در فایننشال تایمز (“عذاب بنیانگذارانی که نمی توانند نوزادان خود را رها کنند”، به تاریخ 1 آوریل 2019) تمایل بنیانگذاران کارآفرین برای موفقیت را به عنوان “نیروی اساسی” توصیف کرد.
بدون این طرز فکر، انگیزه، اشتیاق و انرژی مورد نیاز برای بردن سازمان به سطح بعدی کجاست؟ با این حال، دقیقاً این احساسات هستند که می توانند مشکلاتی را ایجاد کنند. و در این دوره بنیانگذاران متفکر بیشتری شروع به درک محدودیت های خود می کنند. هنگامی که بنیانگذار دیگر احساس نمی کند که کنترل کسب و کار را در اختیار دارد، سرمایه گذاران ممکن است شروع به فشار برای انتصاب یک مدیر عامل جدید کنند.
ما در این مرحله از توسعه کسبوکار با بنیانگذاران سازمانهای سریعالرشد و چابک کار کردهایم و در تجربهمان این انتخاب آنطور که «تله بنیانگذار» نشان میدهد باینری نیست.
موسس ممکن است واقعاً بخواهد کنارهگیری کند یا نقش رهبری را حفظ کند. گزینه مناسب چیست؟
هر شرایطی ویژگی های خاص خود را دارد. تجربه ما نشان میدهد که مربیگری رهبری میتواند مشکلات را باز کند و فرصتها را برای بنیانگذار آشکار کند، و در برخی موارد آنها را با موفقیت به سمت مدیر عامل انتقال دهد. کسب و کار در دستان امن است و اشتیاق و چشم انداز بنیانگذار را حفظ می کند – یک موقعیت بالقوه برد-برد.
در یک مورد، ما با مدیرعامل کار کردیم تا تیم رهبری او را در پست های کلیدی تقویت کنیم و ابزارهایی را برای ایجاد یک هدف، اهداف و نقشه راه مشترک توسعه دهیم. کسب و کار تحت نظارت مستمر او به سرعت رشد کرد و در نهایت به دست آمد و به آرزوهای او برای کسب و کار پی برد. او به عنوان یک شخص بسیار رشد کرده و به یک مدیر عامل عالی تبدیل شده است. «تله» کمتر «فرصت» بیشتر.
تمرکز مربیگری ما در آژانس توسعه کسب و کار باران بر عملکرد کسب و کار است و به رهبران ابزارهای مورد نیاز را می دهد تا بتوانند با اطمینان رهبری کنند.
تله بنیانگذار یک ریسک است، اما به هیچ وجه اجتناب ناپذیر نیست.