6251489

ارزش پیشنهادی کسب و کار شما چیست؟

کارآفرینی یکی از هیجان‌انگیزترین سفرهایی است که هر کسی می‌تواند از آن استقبال کند. وقتی با کسب و کار خود شروع می کنیم، تصور می کنیم که همه چیزهایی را که ما باید ارائه دهیم را دوست داشته و درک کنند.

اما چالش اصلی در فروش پول یا قیمت نیست، بلکه مشخص نکردن ارزش ما برای مشتریان بالقوه است.

همانطور که در یک بازار اشباع شده رقابت می کنیم و خود را در تقلای فروش می یابیم، باید از خود این سوالات را بپرسیم – ارزش من برای دیگران چیست؟، و چرا مشتریان من به من بیش از دیگران نیاز دارند؟

ارزش پیشنهادی یک اصطلاح رایج در آژانس های خلاق است. با این حال، اکثر کارآفرینان تجربه ای در انجام این جلسات استراتژی ندارند و اجرای این مرحله حیاتی را از دست می دهند. در نتیجه دلیل پایین بودن فروش خود را نمی دانند. به عنوان بخشی از سفر فروش خود، باید به این سوال بازگردیم – ارزش ما چیست؟

مراحل زیادی برای تعریف ارزش پیشنهادی ما وجود دارد. به خاطر داشته باشید که یک فرآیند استراتژی و طوفان فکری برای یافتن آن وجود دارد و ممکن است جلسات زیادی طول بکشد تا آن را کامل کنید.

در زیر برخی از توصیه های من برای شما آورده شده است که باید آنها را در نظر بگیرید تا بتوانید در حین پیگیری فروش، درک بهتری کسب کنید.

محصول شما چیست؟ چه چیزی را حل می کند و به نظر شما چرا ارزشش را دارد؟

به یاد داشته باشید که قیمت محصول شما نه تنها باید بر اساس هزینه های تولید یا چیزی باشد که می خواهید بسازید، بلکه باید بر اساس ارزش و تاثیری که روی مشتریان شما می گذارد نیز باشد.

بازار هدف خود را بشناسید

ممکن است هدف شما تقسیم بندی اشتباه باشد. شاید شما در نظر داشته باشید که محصول شما برای مشتریان پردرآمد است در حالی که ارزش شما در واقع برای مشتریان کم‌هزینه است. پذیرش این امر به شما این امکان را می دهد که ارزش و قیمت خود را بر اساس آن موقعیت یابی کنید. واقع بین باش.

تمام راه حل هایی که محصول شما ارائه می دهد را تعریف کنید

به اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فکر کنید و برای هر کدام قیمت بگذارید.

همچنین، من توصیه می کنم آنها را با جزئیات با رقابت خود مقایسه کنید – مزایا و معایب را بررسی کنید. ممکن است متوجه شوید که ارزش شما بیشتر یا کمتر از آن چیزی است که قبلاً فکر میکردید.

در ارتباطات خود متواضع نباشید

اغلب ما از ارزشی که برای ارائه داریم غافل می شویم. ما بر شرح خدمات خود، تدارکات و جنبه های قانونی تمرکز می کنیم. اما به اندازه کافی بیان نمی کنیم که چقدر می توانیم برای مشتریان یا مشتریان خود تأثیر بگذاریم.

خود را به جای مشتری خود بگذارید

تصور کنید این تجربه برای آنها چگونه خواهد بود. آیا آنها از محصولات شما برای مدت طولانی یا کوتاه مدت استفاده خواهند کرد؟ دانستن این موضوع به شما کمک می کند ارزش خود را درک کنید.

تفاوت بین خواستن چیزی، نیاز به چیزی یا هر دو را درک کنید.

گاهی اوقات ما مطمئن هستیم که بدانیم دیگران به چه چیزی نیاز دارند و فرضیات خود را درست فرض می‌کنیم، اما واقعاً از زندگی دیگران مطمئن نیستیم. وقتی متوجه شویم که محصولات ما به یک خواسته، نیاز یا هر دو پاسخ می‌دهند، می‌توانیم در مورد ارزش، قیمت و چه کسی آن را به بازار عرضه کنیم.

جنبه عاطفی را نادیده نگیرید

فروش با احساسات گره خورده است. یک مشتری بالقوه ممکن است بنشیند و خرید محصولی را که راه حلی برای چیزی است که مورد نیاز است به تعویق بیاندازد. آنها ممکن است یک خرید ناگهانی یا معامله گران قیمت در مورد چیزی انجام دهند که فوراً روحیه آنها را تغییر می دهد، مانند تعطیلات. منطقی نیست اما مردم سریع‌تر برای چیزهایی خرج می‌کنند که می‌دانند بدون توجه به هزینه، احساس بهتری در آنها ایجاد می‌کند. بنابراین برای یافتن ارزش خود، تعیین کنید که محصول شما چگونه می تواند با احساسات آنها ارتباط برقرار کند و احساس بهتری در آنها ایجاد کند. پرداختن به نقاط درد، به نظر من، می تواند یک واکنش خشم آلود، و ترس از دستکاری شدن ایجاد کند. همه ما به دنبال این هستیم که احساس خوبی داشته باشیم، پس ارزش خود را با این نیت پیدا کنید.

برای انجام جلسات خلاقانه و استراتژی با کارشناسان کار کنید

سفر مشتری و تأثیری که محصول شما ارائه می دهد را کاوش کنید. افراد خلاق همیشه خارج از چارچوب فکر می کنند و همه سناریوهای ممکن را بررسی می کنند.

به یاد داشته باشید، ارزش ما دائما در حال تغییر است.

مشتریان ما و ما، به عنوان صاحبان مشاغل، نیز تغییر خواهیم کرد. بنابراین ارزش ما چیزی است که دائماً باید آن را مرور کنیم. هر چه بیشتر به دنبال فروش باشیم، بیشتر مجبور می شویم آنچه را که ارائه می دهیم درک کنیم. تسلیم نشوید، فقط به یادگیری منحصر به فرد خود ادامه دهید و به آن خواهید رسید.

austin-distel-mpN7xjKQ_Ns-unsplash-970x611-1

استفاده کارآفرین ها از کتاب برای جذب مشتری

در یک محیط تجاری که به سرعت در حال تحول است، تمایز رقابتی دیگر یک تجمل نیست، بلکه یک ضرورت است.

کارآفرینان باید به طور مداوم نوآوری کنند و از استراتژی هایی استفاده کنند که آنها را از سایرین متمایز کند. این کار ساده نیست، اما ضروری است.

در میان استراتژی هایی که می توان برای جذب مشتریان با ارزش و جایگاه خود به عنوان یک رهبر در صنعت استفاده کرد، تالیف کتاب به عنوان یک ابزار قدرتمند ظاهر شده است.

با این حال، این تکنیک همچنان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، زیرا بسیاری از کارآفرینان نمی‌دانند که یک کتاب می‌تواند تاثیر عمیقی بر تصویر حرفه‌ای و مشتریان خود داشته باشد.

ایجاد اقتدار و فداکاری از طریق تألیف

فرآیند نوشتن و انتشار یک کتاب دشوار است و به تحقیق فشرده، درک عمیق موضوع و توانایی بیان ایده های پیچیده به وضوح و جذاب نیاز دارد. سختگیری و دقت درگیر در این فرآیند ذاتاً اقتدار نویسنده را در مورد موضوع نشان می دهد و آنها را به عنوان متخصص در زمینه خود نشان می دهد. این طرح از تخصص به عنوان یک آهنربای قانع کننده عمل می کند و مشتریان با ارزشی را که به دنبال متخصصان هستند، نه

متخصصان عمومی، برای حل چالش های خود جلب می کند.

علاوه بر این، تعهد و فداکاری ذاتی در تألیف یک کتاب به عنوان گواهی برای انعطاف پذیری و پشتکار کارآفرین عمل می کند. این ویژگی‌ها که در دنیای کسب‌وکار به شدت دنبال می‌شوند، در بین مشتریان با ارزش بالا طنین‌انداز می‌شوند. وقتی یک کارآفرین برای نوشتن یک کتاب زمان می‌گذارد و تلاش می‌کند، نشان می‌دهد که مایل است با چالش‌های مهم مقابله کند، به تعهدات خود عمل کند و نتایج ارزشمندی به دست آورد.

این انعطاف پذیری اعتماد و اطمینان را در مشتریان بالقوه پرورش می دهد و نویسنده را به انتخابی جذاب تبدیل می کند.

به اشتراک گذاری بینش منحصر به فرد و راه حل های نوآورانه

علاوه بر ایجاد اقتدار، یک کتاب بستری بی بدیل برای کارآفرینان فراهم می کند تا بینش های منحصر به فرد و راه حل های نوآورانه خود را به اشتراک بگذارند. این به آنها اجازه می دهد تا عمیقاً در چالش های صنعت تحقیق کنند و رویکردهای پیشگامانه خود را برای حل آنها ارائه دهند. این نمایش قابل مشاهده از خلاقیت و توانایی حل مسئله، مشتریان با ارزشی را که به دنبال راه حل های منحصر به فرد و پیشرفته هستند، جذب

می کند.

علاوه بر این، یک کتاب به کارآفرینان اجازه می‌دهد تا روندهای نوظهور در حوزه کاری خود را مورد بحث و پیش‌بینی قرار دهند، در نتیجه خود را به عنوان رهبران آینده‌نگر و فعال قرار می‌دهند. آنها با به نمایش گذاشتن آینده نگری خود، مشتریان با ارزشی را که برای حضور در لبه صنعت مربوطه خود ارزش قائل هستند، بیشتر جذب می کنند.

به اشتراک گذاشتن تجربیات و روایت های شخصی یکی دیگر از جنبه های مهم است.

کارآفرینان با در هم تنیدن سفرها، چالش ها و پیروزی هایشان در روایت، خود و برندهایشان را انسانی می کنند. این اصالت و اعتبار ارتباط عاطفی با مشتریان بالقوه ایجاد می کند و نویسنده و خدمات/محصولات آنها را جذاب تر می کند.

ایجاد اعتبار و تقویت ارتباطات

انتشار یک کتاب می تواند اعتبار یک کارآفرین را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

تعهد نویسنده به رشته خود و توانایی بیان و به اشتراک گذاری دانش خود به شکلی ملموس برجسته می شود و به اعتبار درک شده آنها کمک می کند. وقتی نوبت به جذب مشتریان با ارزش می‌رسد، اعتبار یک عامل کلیدی است. این مشتریان اغلب به دنبال متخصصان اثبات شده با سابقه تخصص هستند.

علاوه بر این، کتاب ها می توانند به عنوان ابزار قدرتمندی برای ایجاد روابط عمل کنند.

کتابی که ارزش ملموسی را در قالب توصیه‌های عملی، بینش‌های ارزشمند یا دیدگاه‌های تازه ارائه می‌کند، می‌تواند به عنوان آهنربایی برای مشتریان بالقوه عمل کند. با درگیر کردن خوانندگان و تشویق آنها به تفکر متفاوت، یک کتاب دری را برای بحث‌های بیشتر، فرصت‌های شبکه‌سازی و در نهایت برقراری ارتباطات معنادار با مشتریان بالقوه با ارزش باز می‌کند.

اثرات بلندمدت انتشار کتاب

برخلاف بسیاری از اشکال دیگر بازاریابی محتوا، یک کتاب مزایای طولانی مدتی را ارائه می دهد. تأثیر آن بسیار فراتر از انتشار اولیه است و بازده سرمایه گذاری بلندمدت را فراهم می کند. محتوای یک کتاب برای سال‌ها مرتبط باقی می‌ماند و تا مدت‌ها پس از انتشار آن، همچنان خوانندگان جدید و مشتریان با ارزش بالقوه را جذب می‌کند.

کتاب دارایی بی انتها است که مدام باز می گردد. طول عمر آن به این معنی است که مزایای انتشار یک کتاب در آینده بسیار گسترده است، برخلاف یک پست وبلاگ یا به روز رسانی رسانه های اجتماعی که ممکن است به سرعت از حافظه محو شود. کتاب

منتشر شده نام و تخصص نویسنده را در گردش نگه می دارد و به طور مداوم مشتریان بالقوه با ارزش را جذب می کند.

در اصل، یک کتاب مانند یک کارت ویزیت است که دور انداخته نمی‌شود – روی قفسه‌های کتاب می‌نشیند، بین همتایان به اشتراک گذاشته می‌شود و به صورت آنلاین در دسترس باقی می‌ماند و دائماً تأثیری بر جای می‌گذارد. این جذب مداوم مشتری دلیل قانع کننده دیگری برای کارآفرینان است که به نوشتن کتاب فکر کنند.

نتیجه

در دنیای کسب و کار که در آن تمایز کلید متمایز شدن از دیگران است، یک کتاب می‌تواند این مزیت منحصر به فرد را فراهم کند. با ایجاد اقتدار، نمایش بینش‌های منحصربه‌فرد، ایجاد اعتبار و تقویت ارتباطات، کتاب چیزی فراتر از یک محصول می‌شود.

این ابزاری برای برندسازی شخصی و جذب مشتری است.

تأثیر انتشار کتاب بسیار فراتر از فواید کوتاه مدت آنی است. تأثیر آن تا مدت‌ها پس از انتشار اولیه ادامه دارد و گواهی ماندگار بر تخصص نویسنده و جذابیت دائمی برای مشتریان با ارزش است. در یک محیط کسب و کار رقابتی، کارآفرینانی که از قدرت یک کتاب استفاده می‌کنند، می‌توانند حضور حرفه ای خود را برای موفقیت بیشتر و تحقیق بیشتر قرار دهند.

در پایان، یک کتاب چیزی بیش از مجموعه ای از صفحات پر از کلمات است. برای کارآفرینان، این بستری است برای نشان دادن تخصص خود، به اشتراک گذاشتن دیدگاه منحصر به فرد خود، ارتباط با مشتریان با ارزش و متمایز کردن خود از رقبا. با این مزایای بلندمدت، واضح است که یک کتاب می تواند ابزاری قدرتمند یک کارآفرین برای جذب مشتریان با ارزش باشد.