123

17 روش برای افزایش نرخ تبدیل وب سایت

اکثر وب‌سایت‌ها با توجه نکردن به برخی از قوانین اساسی بسیار مهم که بر فروش و تبدیل وب‌سایت به‌صورت آنلاین حاکم هستند، اجازه می‌دهند تا آن بازدیدکنندگان بسیار مهم از دست آنها عبور کنند.

واضح است که جذب افراد به سایت شما کار آسانی نیست. برای اکثر مردم، هزینه قابل توجهی برای بردن آن بازدیدکنندگان به آنجا هزینه دارد.

تا زمانی که از تبلیغات و ترافیک خود استفاده نکنید، هم زمان و هم پول ارزشمند خود را هدر می دهید. اگر می‌خواهید از ترافیکی که دریافت می‌کنید به بهترین نحو استفاده کنید، راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید نرخ تبدیل وب‌سایت خود را بهبود بخشید. همه آنها آنقدر که شما دوست دارید ساده نیستند، اما می توانند ابزاری باشند – ایجاد یا شکست بین موفقیت و شکست در هر خط کاری.

چگونه اعتماد ایجاد کنیم و در عین حال نرخ تبدیل سایت را نیز افزایش دهیم؟

در اینجا 17 راه برای انجام این کار وجود دارد.

1. واگذار کنید.

برای افزایش نرخ تبدیل وب سایت خود هیچ راهی بهتر از واگذاری وجود ندارد.

 با این حال، کاری که شما در اینجا انجام می دهید، ارزش واقعی را ارائه می دهد.

و اگر در ایجاد اعتماد با مصرف کننده جدی هستید، واقعاً باید همه آن را کنار بگذارید.

در برخی محافل به این امر بازاریابی جذبی می گویند. شما مانند آهنربای r کاربر را به سمت خود جذب می کنید

به جای اینکه سعی کنید آنها را صرفاً با تبلیغات وارد کنید. این رایگان و ارگانیک است و به شما امکان می دهد تقریباً هر فروش را ببندید زیرا طبیعتاً باعث افزایش دید در موتورهای جستجو مانند Google می شود.

هرچه بیشتر هدیه دهید، افراد بیشتری را به سایت و محتوای آن و متعاقباً هر محصول، خدمات یا اطلاعاتی که می فروشید جذب خواهید کرد. محتوای عالی به طور طبیعی توسط انبوهی از مردم به اشتراک گذاشته می شود. و این اشتراک‌ها نقش مهمی در دیده شدن سایت شما در موتورهای جستجو دارند. به قول ضرب المثل آن را بساز و می آیند. این یک شبه اتفاق نمی افتد، پس انتظار نداشته باشید که این اتفاق بیفتد.

2. یک قیف فروش بسازید.

هر کسی که در مورد افزایش تبدیل سایت خود جدی است به یک قیف فروش نیاز دارد. همه کسانی که در ابتدا از سایت شما بازدید می کنند، قرار نیست از شما خرید کنند. به سادگی اینطور نمی شود.

و اگر یک قیف فروش ایجاد نکنید، تقریباً هیچ راهی برای حفظ ارتباط با آن بازدیدکننده وجود ندارد.

آنها اساسا برای همیشه گم شده اند.

هنگامی که یک قیف می سازید، متعهد به ایجاد رابطه با بازدیدکنندگان خود نیز هستید. برای افرادی که فکر می کنند بازاریابی ایمیلی مرده است — شما در اشتباهید. این یکی از سودآورترین راه‌ها برای فروش آنلاین است و می‌توان آن را تقریباً به صورت خودکار با استفاده از کمپین‌های تغذیه قطره‌ای انجام داد.

به یاد داشته باشید، شما باید چیزی ارائه دهید. اکثر مردم این روزها آدرس ایمیل خود را نمی دهند مگر اینکه در ازای آن چیزی ارزشمند به آنها بدهید. یک پیشنهاد، گزارش، کتاب الکترونیکی یا هر چیز دیگری که می‌توانید به صورت رایگان ارائه دهید، بی‌نظیر ایجاد کنید، سپس در ایمیل‌های بعدی روی ایجاد این رابطه با آنها کار کنید.

3. روی بهبود تجربه کاربر تمرکز کنید.

اگر روی بهبود تجربه کاربر هنگام ورود به سایت خود کار کنید، می توانید نرخ تبدیل سایت خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهید. اینها نکات فنی اساسی هستند که شامل ادغام زیبایی شناسی و عملکرد هستند. حرکت در سایت چقدر آسان است؟ چه مقدار محتوا در بالای صفحه و چه مقدار در قسمت پایین است؟

چه تعداد از تبلیغات و حواس‌پرتی‌های دیگر بازدیدکنندگان را گیج می‌کند و آنها را به سمت این یا آن مماس منحرف می‌کند؟ آیا ساختار واضحی وجود دارد که بازدیدکنندگان را از محتوای شما به سمت پیشنهادات شما سوق دهد؟ این نیاز به تجزیه و تحلیل جدی دارد و استفاده از نقشه های حرارتی وب سایت می تواند کمک قابل توجهی در اینجا داشته باشد.

به طور کلی، مطمئن شوید که از سبک‌ها و اندازه‌های فونت دلپذیر، محتوای برش‌خورده و ساختاری واضح برای حرکت بازدیدکنندگان در سایت شما استفاده کنید. اگر آنها چیزهایی را ناامید کننده ببینند یا اگر بارگذاری سایت خیلی طول بکشد، آنها را ترک کرده و به جای دیگری می روند.

4. در تست تقسیم A/B شرکت کنید.

بازاریابی دیجیتال یک هنر است، اما همچنین یک مهارت است که توسعه یافته است. چه راهی بهتر از شرکت در تست تقسیم A/B برای آزمایش پیشنهادات خود؟ عنوان یک صفحه در مقابل صفحه دیگر چقدر قانع کننده است؟ دکمه «اکنون خرید» را چقدر باید بزرگ کنید؟ از چه رنگ هایی استفاده کنید

یا تصاویر محصول را باید در کجا قرار دهید؟

بهترین راه برای تعیین موفقیت پیشنهادات، انجام تست تقسیم A/B است. هرکسی می‌تواند یاد بگیرد که چگونه این کار را انجام دهد، و با این امکان به شما امکان می‌دهد تعیین کنید چه چیزی بهترین کار را انجام می‌دهد، به بهبود تبدیل‌های فروش سایت شما کمک شایانی می‌کند.

چه در مورد صفحات فرود صحبت کنیم یا عناوین ایمیل یا تبلیغاتی که در هر جایی قرار داده شده اند، آزمایش تقسیم یک امر ضروری است. شما باید دو صفحه مجزا با دو URL مجزا ایجاد کنید و بتوانید آنها را ردیابی کنید. در صورت لزوم از Google Analytics استفاده کنید یا توسعه وب را یاد بگیرید، زیرا این یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای درک رفتار بازدیدکنندگان است.

5. به طور ضمنی خریداران خود را درک کنید.

شما نمی توانید انتظار داشته باشید که فروش خود را بهبود بخشید یا تبدیل های خود را افزایش دهید بدون اینکه ابتدا خریداران خود را درک کنید. چقدر اطلاعات جمعیتی خود را می شناسید؟ خریدار احتمالی شما در چه سنی است؟ آنها کجا زندگی می کنند؟ آنها چه نوع سرگرمی هایی دارند؟ ازدواج کرده و بچه دارن؟ جدا شده؟ تنها؟

هر چه خریداران خود را بهتر درک کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانید به آنها بفروشید. این ستون فقرات هر کسب و کاری است، و به اصول اولیه این که چه کسی هستید، چه چیزی می فروشید – و به طور خاص آن را به چه کسی می فروشید برمی گردد. مطمئن شوید که خریدار خود را تا جایی که می توانید درک کنید. در صورت نیاز نظرسنجی انجام دهید.

هنگامی که خریدار خود را به اندازه کافی بشناسید، می توانید تمام محتوا و پیشنهادات خود را بر اساس جمعیت مصرف کننده خاص طراحی کنید. هرچه کمتر خریدار خود را درک کنید، به احتمال زیاد به سادگی در تاریکی به اطراف ضربه می زنید یا چیزهایی را به دیوار پرتاب می کنید، به این امید که چیزی بچسبد.

6. پیشنهادهای قانع کننده ایجاد کنید.

پیشنهادهایی که ایجاد کرده اید چقدر قانع کننده هستند؟ آیا از تخفیف ها و تبلیغات به روش درست استفاده می کنید؟ شرکت تبلیغاتی BIA/Kelsey مطالعه‌ای را منتشر کرد که در آن مشخص شد:

«کسب‌وکارهای کوچک 17.7 درصد از کل تجارت خود را در 12 سال آینده تخمین می‌زنند.

مصرف‌کنندگان تبلیغات و پیشنهادات را جدی می‌گیرند، اما به شرطی که موقعیت درستی داشته باشند.

ما باید بفهمیم که چگونه پیشنهادات را به طور موثر در موقعیت قرار دهیم و ارائه دهیم.

 نیازی به گفتن نیست، اگر در مورد افزایش فروش و تبدیل جدی هستید، پیشنهادات شما باید ارزش فوق العاده ای نیز ارائه دهد. در این پیشنهادات چقدر ارزش ارائه می دهید؟ هرچه پیشنهاد، تبلیغ یا تخفیف بهتر و قانع‌کننده‌تر باشد، احتمال اینکه مصرف‌کنندگان گاز بگیرند بیشتر است.

7. به دیگران کمک کنید مشکلات را حل کنند تا اقتدار ایجاد کنند.

اقتدار فقط در طول زمان قابل توسعه است و این امر با کمک مداوم به دیگران برای حل مشکلات اتفاق می افتد. این کار در قالب محتوا انجام می شود. این می تواند محتوای مکتوب یا ضبط شده باشد.

این می تواند یک آموزش گام به گام در قالب یک مقاله باشد یا می تواند یک ویدیوی عمیق باشد.

با این حال، حل مشکل همیشه نباید در سایت شما اتفاق بیفتد. شما می توانید از طریق انجمن های آنلاین و سایر سایت ها با کمک مداوم به ارائه مشاوره واقعی به دیگران – نه با تلاش برای فروش آنها، بلکه با تلاش واقعی برای کمک به آنها، قدرت ایجاد کنید. اگر در این زمینه، محتوایی در سایت خود دارید که ممکن است به آنها کمک بیشتری کند، به آن پیوند دهید.

اقتدار فقط می تواند به روشی واقعی ساخته شود و به آرامی رشد خواهد کرد، یک روز در یک زمان.

یک شبه نمی آید زمانی اتفاق می افتد که مردم به شما برای کمک به حل مشکلاتشان یا رفع برخی نیازها اعتماد می کنند. تصور کنید زمانی که در یک موضوع مرجع هستید، چقدر راحت تر است که چیزی را به کسی بفروشید، در مقایسه با زمانی که تازه وارد هستید. این یک بازی کاملا متفاوت با توپ است.

8. از قدرت اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنید.

من به اینفلوئنسر مارکتینگ معتقدم. می‌توانید از قدرت تأثیرگذاران در جایگاه خود در پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام، اسنپ‌چت و توییتر استفاده کنید تا به شما کمک کند تقریباً هر چیزی را بفروشید. امروزه، اینفلوئنسرها بر مخاطبان وسیعی فرمان می‌دهند و قبلاً اعتبار و اعتمادی را نزد دیگران ایجاد کرده‌اند، بنابراین این یک قدم طبیعی است که از آنها برای کمک به افزایش نرخ تبدیل خود با افزایش ترافیک و استفاده از اعتماد موجود آنها به مصرف‌کنندگان، استفاده کنید.

برای ایجاد مخاطبی متشکل از میلیون‌ها طرفدار یا فالوور در هر پلتفرمی، کار زیادی می‌طلبد. به همین دلیل، به این افراد پول زیادی پرداخت می شود تا فریاد بزنند و به رانندگی کمک کنند. اگر در مورد جلب توجه با این استراتژی جدی هستید، حتماً اینفلوئنسرهای مناسب را در جایگاه خود پیدا کنید.

اینفلوئنسرها می توانند به شما کمک کنند تا برند خود را بسازید که هیچ استراتژی دیگری نمی تواند.

اما این برای شما نیز هزینه خواهد داشت، پس انتظار نداشته باشید با انجام این کار در هزینه خود صرفه جویی کنید. همچنین تخمین بازگشت سرمایه (ROI) return on investment خود در استراتژی مانند این دشوار است. با این حال، با گذشت زمان، این یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌توانید به مخاطبانی با تعامل بالا دست پیدا کنید، به خصوص اگر تازه وارد هستید.

9. فرآیند تراکنش را ساده کنید.

خرید از سایت شما چقدر آسان است؟ چند نفر در میانه فرآیند خرید سبد خرید را رها می کنند یا ترک می کنند؟ اگر در افزایش نرخ تبدیل خود جدی هستید، پیگیری فعالیت های کاربرانتان بسیار مهم است تا بتوانید رفتار آنها را بهتر درک کنید.

کاربران تا چه اندازه وارد فرآیند خرید می شوند؟ آیا محصولات یا خدماتی را به سبد خرید اضافه می کنند و پس از آن رها می کنند؟ یا به مرحله اول یا دوم میرسند؟ و در مورد فرآیند خرید، خرید یا ثبت حساب در سایت شما، نه تنها در دسکتاپ، بلکه در دستگاه های تلفن همراه و تبلت، چقدر آسان یا ساده است؟

بسیاری از نکات فنی در اینجا وجود دارد، اما هرچه بهتر بتوانید کاربران خود را در کل فرآیند خرید ردیابی کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که بتوانید دقیقاً جایی را که آنها تصمیم به ترک آن می‌خوانند و منصرف می‌شوند، بررسی کنید. اگر در همان گام اول بر روی گرفتن آدرس ایمیل تمرکز کنید، می توانید آنها را در قیف فروش خود در اینجا نیز رها کنید و امیدواریم فروش آینده را کسب کنید.

10. از توصیفات و بررسی های دنیای واقعی استفاده کنید.

بررسی ها بخش بزرگی از فرآیند هستند. اگر توصيه ها و نظراتي در سايت خود نداشته باشيد، به خودتان ضرر مي كنيد. این یک راه عالی برای افزایش تبدیل شما است، به خصوص با نمایش این نظرات در طول فرآیند خرید.

با این حال، استفاده از نظرات واقعی بسیار مهم است.

به یاد داشته باشید، اینجا همه چیز در مورد اعتماد است. و هرچه بیشتر بتوانید این شکاف اعتماد را با کاربران پر کنید، به احتمال زیاد فروش را تضمین خواهید کرد — به خصوص وقتی در مورد مبالغ دلاری بالا برای محصولات و خدمات صحبت می کنیم. کمتر احتمال دارد که از آن فروش داشته باشید

فرآیند خرید را انجام دهید و در صورت داشتن سوال یا نگرانی در آنجا حضور داشته باشید.

11. حواس پرتی را از صفحات فرود حذف کنید.

آیا تا به حال متوجه شده اید که هیچ نوار ناوبری در بالای صفحات فرود به خوبی طراحی شده وجود ندارد؟ آیا متوجه شدید که تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که اساساً به پایین پیمایش کنید و بینش هایی را در مورد پیشنهاد به دست آورید و تقریباً همه نگرانی ها را پوشش دهید، اما نمی توانید از آن دور شوید؟ بهترین صفحات فرود در جهان حواس پرتی بسیار کمی دارند.

هدف شما این است که آنها را به دکمه های خرید-اکنون فیلتر کنید و این کار را با ساخت نسخه فروش قانع کننده انجام دهید. اگر قبلاً هرگز صفحه فرود ایجاد نکرده اید، اکنون زمان آن است که خود را آموزش دهید. در مورد «بهترین صفحات فرود» یا «بهترین طراحی‌های صفحه فشرده» تحقیق کنید تا چند نمونه از ظاهر یک صفحه پیشنهاد ایده‌آل را کشف کنید.

همچنین اینجاست که رنگ دکمه ها، اندازه ها، محل قرارگیری و تعداد دفعات رخدادها اهمیت زیادی دارد و توجه دقیقی به قرار دادن نظرات و توصیفات عمیق خود داشته باشید، که باید همراه با تصاویر مشتریان، همراه با تمام مزایایی که محصولات، خدمات یا اطلاعات ارائه می دهد، مستقیماً در صفحات فرود شما یافت شوند.

12. ارائه ضمانت بازگشت ضد گلوله.

اگر می خواهید نرخ تبدیل خود را افزایش دهید، باید تمام خطرات مربوط به خرید را حذف کنید. اگر محصولات، خدمات یا اطلاعات شما به خودی خود صحبت می کند – و اگر در مورد موفقیت بلندمدت جدی هستید، باید این کار را انجام دهید – پس به مصرف کنندگان ضمانت بازگشت ضد گلوله بدهید.

اینجاست که می‌توانید محصول یا خدمات را امتحان کنید و کاملاً مطمئن باشید که وقتی واقعاً از آن استفاده کنند، کاملاً از تجربه خود راضی خواهند بود. اگر برای ایجاد پیشنهادهایی که ارزش زیادی را ارائه می دهند، فراتر رفته اید، در ارائه ضمانت عالی تردید نکنید.

با حذف ریسک مربوط به خرید، و با بیان اینکه چقدر به محصولات، خدمات یا اطلاعات خود اطمینان دارید، پیامی قوی به مصرف‌کننده می‌دهید که هرگونه تردید برای خرید را از کسی که ممکن است چندان با او آشنایی نداشته باشد، حذف کند.

13. از پورتال های اعتماد آنلاین استفاده کنید.

تعدادی پورتال اعتماد آنلاین وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای ایجاد ارز دیجیتالی بسیار مهم به شما کمک کنند.

اگر یک مصرف کننده بتواند نظرات فیس بوک یا گوگل شما را بررسی کند، یا نظرات سایت های دیگری را که برای او بی طرف به نظر می رسد، بررسی کند، احتمال خرید از شما بسیار بیشتر خواهد بود. اگر شما فاقد این موارد هستید، اعتماد مصرف کننده را نیز از دست خواهید داد، که اگر برای دنیا نسبتاً ناشناخته باشید مهم است.

همچنین می توانید از طریق سایت هایی مانند لینکدین و سایرین به گروه های مصرف کننده بپیوندید تا به یافتن پورتال های اعتماد اختصاص داده شده به صنعت یا جایگاه خود کمک کنید. سایت‌های جدید همیشه در حال شکل‌گیری و ایجاد هستند، و هرچه دید شما در این سایت‌ها بیشتر باشد، و هر چه بیشتر بتوانید مشتریان را راهنمایی کنید تا نظرات خود را ارسال کنند، به احتمال زیاد می‌توانید نرخ تبدیل خود را در طول زمان افزایش دهید.

14. همین حالا انگیزه های قدرتمندی برای خرید ایجاد کنید.

راهی بیابید که در صورت خرید فوراً مشوق های قدرتمندی را ارائه دهید. برای مثال، می‌توانید برای یک پیشنهاد شگفت‌انگیز یک ساعت شمارش معکوس ارائه دهید که ظرف چند ساعت یا چند دقیقه منقضی می‌شود. فقط ممکن است به شما کمک کند که این فروش را انجام دهید. با این پیشنهاد، می توانید چیز اضافی را به آنها تحویل دهید، اما به شرطی که همین الان آن را بخرند.

شما می توانید تعدادی انگیزه به مردم در تلاش برای تضمین فروش در حال حاضر به جای بعدا ارائه دهید. بسته به میزان قانع‌کننده بودن این مشوق‌ها، افراد یا خرید می‌کنند یا به جای دیگری می‌روند. در مورد روش هایی فکر کنید که می توانید ارزش واقعی را از طریق خدمات افزوده یا پیشنهادات جانبی ارائه دهید تا به تضمین فروش کمک کنید.

همچنین می توانید از این نوع مشوق ها در تست تقسیم A/B خود استفاده کنید. می توانید یک پیشنهاد را با مشوق ها و دیگری را بدون آنها آزمایش کنید تا نرخ تبدیل آنها را بهتر بسنجید. سپس باید از طریق تبلیغات احتمالی در رسانه های اجتماعی، گوگل یا جاهای دیگر، مقداری ترافیک را به سمت این پیشنهادها هدایت کنید تا ببینید کدام یک بهتر عمل می کند.

15. ارتباط مشتریان با شما را آسان کنید.

اطلاعات تماس خود را در مکان های سهل الوصول در سراسر سایت خود قرار دهید. همچنین باید یک چت آنلاین اضافه کنید تا به مشتریان اجازه دهید به راحتی با شما تماس بگیرند. شاید آنها در مورد چیزی که به سادگی در سایت پوشش داده نشده است سؤالی داشته باشند، یا ممکن است قبل از خرید به دنبال اطمینان خاطر باشند.

همچنین باید از یک شماره تلفن رایگان و فرم های تماس آنلاین استفاده کنید تا کاربران بتوانند به سرعت و به راحتی با شما تماس بگیرند. اطمینان حاصل کنید که شما یا یک نماینده برای پاسخ به تماس تلفنی یا درخواست فرم تماس در آنجا هستید. قبل از اینکه به کاربر برگردید خیلی منتظر نمانید تا بتوانید فروش را ببندید.

از دیدگاه مصرف کننده، در مورد فروش آنلاین تردیدهای زیادی وجود دارد. اجازه ندهید این دودلی ها روند خرید را مختل کند و در صورت داشتن سوال یا نگرانی در کنار آنها باشید.

16. تعداد تماس ها برای اقدام را در صفحه افزایش دهید.

صفحات پیشنهاد باید حداقل سه تماس برای اقدام در صفحه داشته باشند. این شامل هر ایمیلی است که ممکن است به عنوان بخشی از قیف فروش خود ارسال کنید. شما باید به مردم یادآوری کنید که روی پیوندها کلیک کنند و آنها را به فرآیند خرید بکشانند، در غیر این صورت به سادگی در نزاع گم می شود.

با استفاده از ردیابی چشم و نقشه های حرارتی، می توانید تعیین کنید که کاربران چقدر از صفحه پایین می آیند. در حالی که برخی از آن فناوری سرعت خود سایت را کند می کند، این اطلاعات ارزشمندی است که می تواند به ارزیابی اینکه آیا تماس برای اقدام شما حتی با مصرف کنندگان طنین انداز می شود یا خیر.

می‌توانید از ویژگی‌های Google Analytics برای ردیابی روی پیوندهایی که روی آنها کلیک می‌شود استفاده کنید. برای این کار نیازی نیست که یک توسعه دهنده وب باشید. به سادگی از سازنده URL ارائه شده توسط Google Analytics برای ایجاد URL های خود و ردیابی برخی

از کلیک ها در تماس برای اقدام استفاده کنید.

17. از زبان پیچیده استفاده نکنید و با مصرف کنندگان صحبت نکنید.

مصرف کنندگان دوست ندارند با آنها صحبت شود. آنها همچنین دوست ندارند که از اصطلاحات و زبان پیچیده برای توضیح چیزها برای آنها استفاده کنید. در واقع، اکثر مصرف‌کنندگان نسبتاً باهوش هستند و قبلاً میزان قابل توجهی در مورد محصولات یا خدمات در صنعت یا جایگاه شما که ممکن است ارائه می‌دهید، انجام داده‌اند.

شما باید بیشتر با مصرف کنندگان صحبت کنید، همانطور که یک دوست با یک دوست دیگر صحبت می کند. با آنها در سطح شخصی ارتباط برقرار کنید و شفافیت را ارائه دهید. سعی نکنید خود را بزرگتر یا مهمتر از آنچه هستید نشان دهید. مصرف کنندگان با آن ارتباط برقرار نمی کنند.

با صحبت کردن با آنها در سطح دوستان، می توانید با یافتن زمینه های مشترک، نرخ تبدیل خود را افزایش دهید. از به اشتراک گذاشتن چیزهایی که در گذشته جلوی آنها را گرفته اید نترسید. از اینکه چقدر کاربران به ویژگی های ناقص یک شخص پاسخ می دهند، شگفت زده خواهید شد. یادت باشه همه ما انسان هستیم

987

9 استراتژی بازاریابی برای رشد کسب و کار

پارو زدن در یک تجارت آسان نیست. ابتدا به یک ایده قابل اجرا نیاز دارید. از آنجا، شما باید یک جایگاه سودآور را کشف کنید، یک جمعیت هدف را تعریف کنید و چیزی ارزشمند برای فروش آنها داشته باشید. این که آیا شما در حال دستفروشی محصولات، خدمات یا اطلاعات هستید، انتشار این کلمه به طور فزاینده ای دشوار شده است و بدون برنامه بازاریابی مناسب برای تقویت رشد شما، کسب سود و ماندگاری عملا غیرممکن است.

با این حال، شناسایی استراتژی های مناسب برای بازاریابی کسب و کار شما اغلب به علم موشکی تشبیه می شود. چگونه پیام خود را به مخاطب مناسب برسانید و آن را به طور موثر انجام دهید؟

چگونه می توانید دید را افزایش دهید و فروش را افزایش دهید و در عین حال سود خود را با یک پیشنهاد تبدیلی حفظ کنید؟

حقیقت این است که آنچه شما را در کسب و کار به این نقطه رساند، احتمالاً شما را به سطح بعدی نخواهد رساند. اگر احساس می کنید گیر افتاده اید، به مبارزه بپیوندید. بیشتر کارآفرینان آنقدر مشغول کار «در» کسب و کار خود هستند که در «روی» کسب و کار خود کار نمی کنند. در نتیجه برخورد با عملیات روزانه یک شرکت که شامل نگهداری مشتری، تقاضاهای زنجیره تامین و موارد دیگر می

شود، اغلب از به کارگیری استراتژی های بازاریابی محتوای مناسب که به رشد کسب و کار کوچک ما کمک می کند غفلت می کنیم.

برای انجام آن چه کاری لازم است؟ به زبان ساده، برای لحظه ای باید یک قدم به عقب برگردید. شما باید مکانیزم های اساسی پیام خود را تجزیه و تحلیل کنید و درک کنید که چگونه می توانید به طور مؤثر به مخاطبان بزرگ تری دسترسی پیدا کنید. راز همه اینها؟ مهم نیست از چه استراتژی بازاریابی استفاده می کنید، اگر قیف فروش موثری نداشته باشید و تبدیل های خود را بهینه نکنید، فقط پول را دور می ریزید.

موثرترین استراتژی های بازاریابی برای استفاده از کدام ها هستند؟

اکثر کسب و کارها با معمایی روبرو هستند. این یک Catch-22 است. نیاز آشکار به افزایش دید برای بهبود چشمگیر فروش وجود دارد. اما برای دیده شدن بیشتر، کسب و کارها باید پول بیشتری خرج کنند. وقتی آن چاه خشک شد، چه کاری باید انجام دهید؟

هیچ پاسخ واضح و روشنی برای آن سوال وجود ندارد که همه شرایط را پوشش دهد. اما ابتکاراتی وجود دارد که امروزه، در حال حاضر، حتی با بودجه اندک، برای دستیابی به مشتریان بیشتر بدون شکستن بانک انجام می شود. با این حال، همه چیز به زمان خلاصه می شود. اگر پول ندارید، مطمئناً بهتر است که برای سرمایه گذاری وقت داشته باشید.

در هر صورت، تا زمانی که اصول یک کسب‌وکار سالم وجود دارد و خستگی ناپذیر برای ایجاد یک رابطه معتبر با مصرف‌کننده با تلاش خالصانه برای ارزش افزوده کار می‌کنید، 10 استراتژی وجود دارد که می‌توانید برای بازاریابی آنلاین هر کسب‌وکاری از آنها استفاده کنید.

1. از شبکه های اجتماعی استفاده کنید.

شما نمی توانید شبکه های اجتماعی را نادیده بگیرید. آنجاست که تمام به اصطلاح جادو اتفاق می افتد.

برخی از کسب و کارها تنها بر پایه پلتفرم های رسانه های اجتماعی ساخته شده اند. در ابتدا می تواند ترسناک باشد. مطمئن. اما با افزایش سرعت، پست کردن در رسانه های اجتماعی را در طول زمان آسان تر و آسان تر خواهید یافت.

البته، می‌توانید یک مدیر رسانه‌های اجتماعی را نیز استخدام کنید که می‌تواند کمپین‌های بازاریابی ایجاد کند. اما اگر این کار را نکردید، فقط خودتان باشید. معتبر باشید افکار خود را ارسال کنید

محصولات خود را ارسال کنید هر چیزی را که مرتبط و مفید می‌دانید منتشر کنید که به مخاطبان شما کمک می‌کند تا درباره شما و کسب‌وکارتان یا در مورد صنعتی که در آن هستید اطلاعات بیشتری کسب کنند.

از پیام های مستقیم در پلتفرم هایی مانند اینستاگرام و حتی اسنپ چت یا توییتر برای ارتباط با سایر مشاغل موفق یا حتی برای برقراری ارتباط با مشتریان بالقوه ای که ممکن است به دنبال محصولات و خدمات شما باشند، استفاده کنید. این یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار قدرتمند است.

2. آموزش های ویدئویی ایجاد کنید.

یکی از مؤثرترین راه‌ها برای اطلاع از کسب‌وکارتان، ایجاد آموزش‌های ویدیویی است. چیزهای مفیدی را به مردم بیاموزید. آنها را از طریق آن عبور دهید. دستشونو بگیر آموزش های گام به گام بسیار رایج است. هرچه در این زمینه بهتر باشید و ارزش بیشتری ارائه دهید، سریع‌تر می‌توانید دید خود و در نهایت فروش خود را افزایش دهید.

امروزه یوتیوب دومین موتور جستجوی بزرگ دنیا پس از گوگل است. هر وقت کسی بخواهد چیزی را به صورت بصری یاد بگیرد، به آنجا سر می‌زند. احتمالاً بارها و بارها خودتان این کار را انجام داده اید. بنابراین فقط از خود بپرسید که چه چیزی می توانید در کسب و کار خود آموزش دهید که به مصرف کنندگان کمک کند تا برخی از مشکلات را حل کنند؟ در وهله اول چه چیزی باعث شد وارد تجارت شوید؟

3. همین الان وبلاگ نویسی را شروع کنید.

مطمئنا، شما می توانید یک وبلاگ راه اندازی کنید. اگر وبلاگی برای کسب و کار خود ندارید، باید فوراً آن را راه اندازی کنید. اما لازم نیست فقط در وبلاگ خود وبلاگ بنویسید. اکثر مردم وبلاگ نویسی را پیش پا افتاده می دانند زیرا آنها در معرض دید نیستند. حقیقت این است که وبلاگ شما مانند یک بیابان برهوت می شود مگر اینکه بدانید دارید چه می کنید.

اما این فقط در مورد ارسال ایده های خود در وبلاگ خود نیست. شما باید وبلاگ نویسی معتبر را شروع کنید.

وقتی وبلاگ می‌زنید، مطمئن شوید که به طور موثر وبلاگ دارید. مطالب نازک ارسال نکنید به ارزش افزودن فکر کنید. آیا نگران افشای تمام اسرار تجاری خود هستید؟ نباش. مزرعه را بده برای مردم آنقدر ارزش قائل شوید که فوراً در چشم آنها یک مرجع شوید. این یکی از قوی ترین استراتژی هایی است که می توانید برای بازاریابی هر کسب و کاری و تقویت ترافیک وب سایت استفاده کنید.

4. بهینه سازی موتور جستجو را درک کنید.

این حوزه ای از بازاریابی آنلاین است که من به شدت به آن علاقه دارم. اما این همچنین منطقه ای است که بسیاری از مردم به شدت از آن وحشت دارند. بله، سئو می تواند ترسناک باشد. اما می تواند قدرتمند نیز باشد. و هنگامی که یاد می گیرید از آن استفاده کنید و SEO را به روش صحیح یاد می گیرید، آسمان واقعاً محدودیت است.

با سئو نمی توانید از میانبر استفاده کنید. درست مانند یک تجارت آجر و ملات، اگر می خواهید نتایج را در تجارت الکترونیک ببینید، باید کار و زمان بگذارید.

چند نکته برای انجام این کار به روش صحیح؟ کلمات کلیدی را اسپم نکنید دستها پایین. این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که اکثر مردم مرتکب می شوند. ضمن ادای احترام به موتورهای جستجو، محتوای خود را برای انسان ایجاد کنید. اما مهمتر از آن، اطمینان حاصل کنید که هر آنچه را که منتقل می کنید، روشنگر، جذاب، منحصر به فرد است و ارزش فوق العاده ای به آن اضافه می کند.

5. از تأثیرگذاران اهرمی استفاده کنید.

آیا می‌خواهید بدون اینکه سال‌ها طول بکشد تا مخاطبان خود را افزایش دهید، این کلمه را به گوش مردم برسانید و دید خود را در رسانه‌های اجتماعی افزایش دهید؟ پس مطمئناً باید از اینفلوئنسرها استفاده کنید. اما نکته کلیدی یافتن اینفلوئنسر مناسب است. لازم نیست با اینفلوئنسرها با میلیون ها فالوور شراکت ایجاد کنید. شما می توانید میکرو اینفلوئنسرهایی را با ده ها هزار یا حتی صد هزار دنبال کننده انتخاب کنید.

حقه؟ اینفلوئنسر مناسب را در جایگاه خود پیدا کنید تا به بازار هدف خود برسید. این فقط در مورد انتشار پیام شما نیست. این در مورد انتشار پیام شما به پایگاه مصرف کننده مناسب است. اگر بتوانید این کار را به درستی انجام دهید، به احتمال زیاد می‌توانید با سرمایه‌گذاری کمی که در مورد سود بالقوه‌ای که می‌تواند بازگرداند فکر کنید، به مخاطبان قابل توجهی دست پیدا کنید.

اگر سیستم ها و محصولات فروش شما در جای خود هستند، پس این منطقی است. اگر پیشنهادی دارید که به وضوح در حال تبدیل است و صرفاً در مورد دیده شدن بیشتر است، احتمالاً این تاکتیک بازاریابی مناسب در حال حاضر برای شما است. وضعیت را ارزیابی کنید و با اینفلوئنسرها تماس بگیرید و قیمت آنها را بسنجید. تست های کوچک انجام دهید و ببینید چه چیزی کار می کند، سپس مقیاس کنید.

6. یک آهنربای سربی عالی بسازید.

اثربخشی بسیار زیاد در بازاریابی واقعاً به ایجاد یک آهنربای سرب عالی خلاصه می شود. من متوجه شده ام که آهنربای سربی مناسب ارائه شده به مخاطبان مناسب می تواند نتایج انفجاری داشته باشد.

بهترین راه برای انجام این کار این است که اگر بتوانید نقاط درد مناسب را شناسایی کنید و راه حلی را در آهنربای سرب خود ارائه دهید، در این صورت در راه خود هستید.

مصرف کنندگان در جایگاه شما با چه مشکلی مواجه هستند؟ در وهله اول چه چیزی باعث شد وارد تجارت شوید؟ این سوالات را قبل از ساخت آهنربای سربی از خود بپرسید. هرچه در ابتدا مشکل یا نقاط درد را بهتر شناسایی کنید، در واقع با راه حلی در آهنربای سرب خود بهتر می توانید آن را برطرف کنید.

چه نوع آهنربای سربی باید بسازید؟ این می تواند یک کتاب الکترونیکی، یک برگه تقلب، یک چک لیست، یک ویدیو و موارد دیگر باشد. البته این فقط مربوط به آهنربای سربی نیست. شما باید یک صفحه فشرده با کپی فروش بسیار جذاب داشته باشید تا مردم را به قیف شما بیاندازید. اما همه چیز با یک آهنربای سربی عالی شروع می شود. هرچه بهتر باشد، در دستیابی به مخاطبان خود مؤثرتر خواهید بود.

7. از LinkedIn به روش درست استفاده کنید.

به دنبال کانال های بازاریابی حتی بیشتر هستید؟ به لینکدین نگاه کنید. آیا ویدیویی در پروفایل لینکدین خود دارید؟ آیا می دانستید که می توانید به راحتی یکی را اضافه کنید؟ چرا برای معرفی خود و کسب و کارتان وقت نمی گذارید. آن را به توضیحات نمایه خود پیوند دهید. این یک راه آسان برای بازاریابی منفعلانه کسب و کار شما است و زمانی که به درستی انجام شود، می تواند به نتایج تکان دهنده ای منجر شود.

اگر اتصالات زیادی در لینکدین دارید و واقعاً در آنجا پست نمی‌گذارید، فوراً شروع کنید. شما می توانید به مخاطبان زیادی دست پیدا کنید، به خصوص زمانی که پست های شما در فضای مجازی منتشر می شوند. این مکان عالی برای انتقال سفر کارآفرینی است. در مورد چالش های خود صحبت کنید و داستان بگویید. هرچه داستان‌های شما مؤثرتر باشد، زمانی که ویروسی می‌شوید، پتانسیل شما بیشتر می‌شود.

همچنین می توانید با سایر مشاغل ارتباط برقرار کرده و با کارآفرینان همفکر در لینکدین همکاری کنید. این یک منبع عالی برای همه چیزهای تجاری است و بسیاری از مردم این را نادیده می گیرند.

8. یک برنامه وابسته ایجاد کنید.

اکثر مردم قدرت بازاریابی وابسته را درک نمی کنند. شرکت های وابسته می توانند سوخت عظیمی را برای رشد آگاهی از برند ارائه دهند. اما نزدیک شدن به شرکای مناسب همیشه به این آسانی نیست.

اگر می خواهید وابسته بزرگتر شما را جدی بگیرد، باید تبدیل خوبی داشته باشید.

بسیاری از ما پس از چند ناکامی ناامید می شویم، اما نمی توانید اجازه دهید که احساسات در رابطه با وابستگی مانع شوند. یک برنامه وابسته بسازید و شروع به ارتباط با افراد وابسته احتمالی کنید که می توانند به شما کمک کنند.

9. از دنباله های بازاریابی ایمیلی استفاده کنید

بخشی از هر قیف فروش خوب، استفاده از اتوماسیون برای دنباله بازاریابی ایمیلی است. اینها پیام‌های برنامه‌ریزی‌شده‌ای هستند که پس از عضویت در لیست ایمیل شما برای کاربران ارسال می‌شوند. از دنباله ایمیل خود برای ایجاد رابطه با مشترک استفاده کنید. به عنوان بخشی از تلاش های بازاریابی خود، معتبر و شفاف باشید و سفر خود را منتقل کنید.

از معیارهایی مانند پاسخ های ایمیل و کلیک ها برای تقسیم بندی لیست خود و درک بهتر پایگاه مشتری خود استفاده کنید. برای مثال، اگر شخصی روی یک لینک خاص کلیک کند، به وضوح به چیزی علاقه نشان داده است. آن مشترک را تگ کنید تا بعداً برای آنها بازاریابی کند. اگر کسی خرید کرد، او را به عنوان خریدار تگ کنید. شناسایی خریداران و علایق مشترکین شما برای بخش‌های بازار بسیار مهم است.

وقتی پخش را ارسال می کنید، تست تقسیم را انجام دهید. همه چیز را تقسیم کنید. در واقع، تا زمانی که ماشه را نکشید و واقعاً آن را با تحقیقات بازار آزمایش نکنید، هرگز نمی‌دانید چه چیزی مؤثرترین است. این به شما کمک می کند تا درک کنید که مخاطبان شما به چه چیزی بهتر پاسخ می دهند، شما را به یک ارتباط بهتر تبدیل می کند و بهتر می توانید به مشتریان جدید و بازگشته خود بفروشید.

همانطور که اهداف بازاریابی را برای تقویت رشد کسب و کار خود ایجاد می کنید، معیارهای کلیدی را که می خواهید به آن دست یابید و بسیاری از تکنیک های بازاریابی مختلف را که می توانید برای رسیدن به آن استفاده کنید، به خاطر بسپارید.

نترسید که به انواع جدیدی از رسانه های بازاریابی مانند وبینارها، پادکست ها و دیگر انواع تولید محتوای رسانه های اجتماعی منشعب شوید. بهترین استراتژی‌های بازاریابی می‌توانند نسل پیشرو شما را به جلو سوق دهند و همچنان ارزش پیشنهادی کسب و کار شما را به مخاطبان نشان دهند.

چه بودجه بازاریابی بزرگ یا کوچک داشته باشید، ابزارهای بازاریابی با کیفیت بالا با هزینه کم در دسترس هستند. به یاد داشته باشید که کانال‌های رسانه‌های اجتماعی شما پتانسیل گسترده‌ای برای دسترسی دارند و می‌توانید یک استراتژی بازاریابی موفق را تنها بر پشت جوامع آنلاین ایجاد کنید.

با روندهای بازاریابی به روز باشید، به معیارهای خود اعتماد کنید و همیشه به تکامل خود ادامه دهید.

Conversion123-Rate

5 اشتباه استراتژی بازاریابی

شما اینجا هستید زیرا استراتژی بازاریابی شما کار نمی کند.

هر شرکتی برای حمایت از رشد به بازاریابی وابسته است. یک استراتژی بازاریابی موثر می تواند سرنخ های بالقوه را به مشتریان پولی تبدیل کند. اگر یک مدل فروش بازاریابی پیش بینی کننده نداشته باشید، کسب و کار شما می تواند در وضعیت سختی قرار گیرد.

اگر خود را در این مخمصه می یابید، در اینجا پنج دلیلی وجود دارد که باعث می شود بازاریابی شما کارساز نباشد.

1. شما از رسانه های اجتماعی استفاده نمی کنید

داشتن یک حساب کاربری اینستاگرام برای کسب و کار شما کافی نیست. مخاطبان شما از کدام کانال های اجتماعی بیشتر استفاده می کنند؟ به عنوان مثال، بزرگسالان جوان زمان بیشتری را در TikTok صرف می کنند تا در فیس بوک و اینستاگرام.

بسته به مخاطبان هدف خود، ممکن است نیاز داشته باشید که حضور چشمگیری در رسانه های اجتماعی در لینکدین، توییتر، Threads و دیگر پلتفرم ها داشته باشید. اگر تصمیم می گیرید از کدام پلتفرم های رسانه اجتماعی استفاده کنید، مخاطبان خود را در نظر بگیرید. علاوه بر افزایش شناخت برند در میان مصرف کنندگان فعلی، حضور خوب در رسانه های اجتماعی نیز ممکن است باعث ایجاد علاقه در بین مشتریان بالقوه جدید شود.

من معمولاً استفاده از 2-3 پلت فرم رسانه های اجتماعی را توصیه می کنم. استراتژی محتوای رسانه های اجتماعی شما باید ارزش های شرکت شما را منعکس کند، نظرات مشتریان را به نمایش بگذارد و محصولات و خدمات را در صورت نیاز تبلیغ کند.

کلید بازاریابی محتوا، اصالت برند است. به عنوان مثال، شرکت من برای هر مشتری که با آنها کار می کنیم درخت می کارد. برای ما غیرصادقانه خواهد بود که فقط برای نشان دادن اینکه می‌خواهیم “خوبی انجام دهیم” به اهداف اجتماعی مرسوم دست بزنیم.

2. بازاریابی ایمیلی را نادیده می گیرید

86٪ از مصرف کنندگان مایلند ایمیل های تبلیغاتی را از شرکت هایی که با آنها تجارت می کنند حداقل ماهانه دریافت کنند (با 15٪ ایمیل های روزانه را ترجیح می دهند). ساده ترین روش برای تبلیغ فروش، برقراری ارتباط با رویدادهای آینده یا بازاریابی مجدد به مشتریان قبلی از طریق ایمیل است.

یک مصرف کننده متوسط روزانه 100 ایمیل دریافت می کند، بنابراین شما باید متمایز شوید!

در اینجا راهنمایی است که ما برای همه مشتریان خود استفاده می کنیم:

طراحی شما باید مینیمالیستی، کوتاه و آموزنده و پاسخگو باشد (برای همه اندازه های صفحه نمایش بهینه شده است). تا حد امکان از شخصی سازی استفاده کنید. این به معنای نام، تاریخ خرید، تولد و غیره است.

خطوط موضوعی 60 درصد از نرخ های باز را تشکیل می دهند. شما در حال رقابت با 99 موضوع دیگر هستید. یک قانون سرانگشتی این است که شما نمی خواهید در خط موضوع بفروشید. هدف شماره 1 شما این است که یک بازی باز داشته باشید.

یک پیشنهاد قانع کننده داشته باشید! پیشنهاد شما باید برای یک رویداد یا معرفی محصول بی‌معنا باشد.

3. شما مخاطبان خود را نمی شناسید

اگر می‌خواهید استراتژی تبلیغات دیجیتال شما موفق باشد، ارتباطات بازاریابی شما باید به مخاطبان مناسب هدایت شود. اکثر بازاریابان به شما خواهند گفت که بسیار مهم است که بدانید آنها چه کسانی هستند، چگونه زندگی می کنند، چه چیزی را دوست دارند و چه ارزش هایی برای آنها مهم است. اگر می خواهید با مخاطب هدف خود ارتباط برقرار کنید و رضایت مشتری را افزایش دهید، باید این اطلاعات را داشته باشید. برای شناسایی ویژگی های مشتری ایده آل شما می توان از روش های تحلیلی استفاده کرد.

من به شما می‌گویم که بیشتر بازاریابان چه چیزی را نمی‌دانند: پیدا کنید چه رویدادهایی باعث می‌شوند مشتریان شما محصول/خدمت شما را بخرند، و شما همه چیزهایی را که نیاز دارید بدانید.

می توانید این کار را با تنظیم نظرسنجی های پس از خرید انجام دهید.

4. شما خیلی پرفروش هستید

در ده سالی که در بازاریابی فعالیت می‌کنم، می‌توانم به صراحت تأیید کنم که آسیب‌پذیری بیشترین مشارکت را به همراه دارد. همه دوست ندارند به او فروخته شوند.

رایج‌ترین اشتباهی که فروشندگان مرتکب می‌شوند این است که دائماً تلاش می‌کنند تا بدون اینکه نشان دهند چه کسی هستند، بفروشند و بفروشند.

رویکرد مورد علاقه من چیزی است که من آن را مقیاس تعهد می نامم. شما هرگز از یک شریک بالقوه نمی خواهید در اولین قرار ملاقات با شما ازدواج کند زیرا احتمال یک نتیجه مثبت صفر به هیچ است. با گذشت زمان، قرارهای بیشتر و رشد تدریجی رابطه، احتمال اینکه آنها به پیشنهاد ازدواج شما بله بگویند به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. همین رویکرد باید در بازاریابی نیز اعمال شود:

ارزش‌های خود، دلایلی که به آنها اهمیت می‌دهید، آنچه به شما الهام می‌دهد و چرا کاری را که انجام می‌دهید را نشان دهید.

یک رابطه معتبر با مخاطبان خود ایجاد کنید و فروش بیشتری نسبت به آنچه می دانید خواهید داشت.

5. منتظر نتایج فوری هستید

ما در بازاریابی یک شعار ساده داریم: بازاریابی مانند رشد یک درخت است – بهترین زمان برای کاشت درخت 20 سال پیش بود، دومین زمان بهترین زمان امروز است.

شما باید با مشتریان احتمالی و گذشته خود برخوردهای مداوم و مکرری داشته باشید تا جذابیت داشته باشید.

ما در زمینه مشاوره سیاسی بسیار کار می کنیم و یکی از اصول اساسی این است که معمولاً بیش از شش تعامل با یک رای دهنده لازم است تا او را متقاعد کند که رای بدهد. به همین دلیل، رای دهندگان در طول فصل مبارزات سیاسی از طریق چندین پلتفرم مختلف با پیام هایی غرق می شوند. بازاریابی شما بر همین ایده متکی است. بازار هدف شما باید بارها و بارها به دست بیاید.

شما باید این کار را با استفاده از کانال های مختلف، از جمله وب سایت، سایت های رسانه های اجتماعی، ایمیل، ایمیل مستقیم، رادیو و غیره انجام دهید.

معمولاً 6 تا 8 نقطه تماس برای تولید یک فروش نیاز است. تسلیم نشو ثابت ماندن و نتایج نشان خواهد داد.

اگر بازاریابی شما کار نمی کند، مهم است که برای رفع مشکل اقدام کنید. با استفاده از رسانه های اجتماعی، بهینه سازی بازاریابی ایمیلی، شناخت مخاطبان، نشان دادن آسیب پذیری و صبور ماندن، می توانید یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنید که به طور مداوم باعث فروش می شود.

258

نوشتن چشم انداز برای راه اندازی استارت آپ

وقت گذاشتن برای ایجاد یک چشم انداز و بیانیه ماموریت قانع کننده بسیار مهم است زیرا این موارد می توانند ارزش بیشتری به کسب و کار شما بیافزایند.

به عنوان یک بنیانگذار استارت آپ، ایجاد یک چشم انداز واضح و قانع کننده برای ایجاد زمینه برای رشد و موفقیت شرکت شما بسیار مهم است. بیانیه چشم انداز و ماموریت راهی برای تعریف هدف، اهداف و برند یک شرکت است. برخلاف محرک‌های ارزش ملموس «سخت» (مانند تیم‌های برنامه‌نویسی و دارایی‌های مالی) و محرک‌های «نرم» (مانند استراتژی‌های بازاریابی و تیم‌های مدیریت)، این اظهارات محرک‌های ارزش نامشهود برای هر کسب‌وکاری هستند.

کمیت کردن این ارزش های ناملموس دشوار است و اغلب به نظر می رسد که به جای منطق، با احساسات تعیین می شوند.

صرف زمان برای ایجاد یک چشم انداز و بیانیه ماموریت قانع کننده بسیار مهم است. اینها می توانند ارزش بیشتری به کسب و کار شما بیافزایند. ابتدا، هنگام نوشتن بیانیه چشم انداز و مأموریت خود، به این فکر کنید که چرا شرکت شما وجود دارد، شرکت شما چه کاری انجام می دهد و مهمتر از همه، اولین تأثیری که می خواهید برای مشتریان خود داشته باشید. اما به همان اندازه مهم است که یک چشم انداز و بیانیه ماموریت قانع کننده و الهام بخش در جذب سرمایه گذاران در مراحل اولیه و جذب استعدادهای برتر چقدر مهم است. یک چشم انداز کاملاً تعریف شده نه تنها جهت و هدف استارتاپ شما را تعیین می کند، بلکه می تواند تیم شما را الهام بخشد و آنها را در جهت یک هدف مشترک هماهنگ کند.

در این مقاله، عوامل و استراتژی‌های کلیدی را بررسی می‌کنیم که می‌توانند به شما در ایجاد چشم‌اندازی مؤثر برای استارت‌آپ خود کمک کنند. چگونه یک چشم انداز برای یک شرکت نوپا بنویسید؟

درک هدف و ارزش‌های اصلی ما: برای ایجاد یک چشم‌انداز واقعی، ابتدا باید هدف و ارزش‌های اصلی را درک کنید. به مشکلی که در حال حل آن هستید، ارزشی که برای مشتریان خود به ارمغان می آورید و تأثیر مثبتی که می خواهید بر صنعت و جامعه خود داشته باشید فکر کنید. فرهنگ راه اندازی را تعریف کنید و ارزش های اصلی را که رفتار آن را هدایت می کند، شناسایی کنید. این بینش‌ها به‌عنوان پایه‌ای برای بیانیه چشم‌انداز شما عمل می‌کنند و تضمین می‌کنند که با مأموریت و ارزش‌های استارت‌آپ شما همسو است.

آینده را تصور کنید: یک بیانیه چشم انداز متقاعد کننده تصویر واضحی از آینده ای را که استارت آپ می خواهد شکل دهد، ترسیم می کند. تصور کنید که می خواهید شرکت شما در 5، 10 یا حتی 20 سال آینده چگونه به نظر برسد. به این فکر کنید که چگونه می خواهید بر صنعت، مشتریان خود و

جهان تأثیر بگذارید. به ارزش ها و اصولی فکر کنید که رشد و موفقیت کسب و کار شما را هدایت می کند. نتیجه نهایی استارتاپ خود و تغییرات مثبتی که به همراه خواهد داشت را تجسم کنید. این دیدگاه مثبت الهام و جاه طلبی را به بیانیه ماموریت شما اضافه می کند. آن را کوتاه نگه دارید و به راحتی به خاطر بسپارید. بیانیه چشم انداز قوی مختصر، به یاد ماندنی است و جوهر جاه طلبی های استارتاپ شما را در چند جمله قوی در بر می گیرد. از زبان واضح و مختصر برای بیان دیدگاه خود استفاده کنید و از اصطلاحات و اصطلاحات پیچیده اجتناب کنید. برای سادگی و وضوح تلاش کنید که هم در تیم شما و هم برای ذینفعان خارجی طنین انداز شود. کلمات کلیدی و عباراتی قوی را در نظر بگیرید که احساسات را برمی انگیزد و ارزش منحصر به فرد استارتاپ شما را منعکس می کند.

نوشتن یک بیانیه چشم انداز قانع کننده گام مهمی در تعیین جهت و هدف استراتژیک استارتاپ شما است. با درک هدف، تصور آینده، و برقراری ارتباط شفاف و ساده، می‌توانید تیم خود را الهام بخشید، تلاش‌ها را همسو کنید و بیانیه چشم‌اندازی ایجاد کنید که باعث رشد و موفقیت استارت‌آپ شما شود. به یاد داشته باشید، یک بیانیه چشم انداز خوب نه تنها مسیر سفر استارتاپ شما را تعیین می کند، بلکه به عنوان منبع الهام و انگیزه برای همه افراد درگیر عمل می کند.

357

3 مخاطب اصلی هر برند

بازاریابی برند پیچیده است – نه تنها به این دلیل که قطعات متحرک زیادی دارد، بلکه به این دلیل که اکثر متخصصان بازاریابی همچنان آن را با سایر فعالیت های بازاریابی اشتباه می گیرند.

بازاریابی برند با تبلیغات یکی نیست و مشابه بازاریابی مستقیم نیست. بازاریابی برند چیزی بزرگتر و مبهم تر را در بر می گیرد.

یکی از راه‌های نزدیک شدن به بازاریابی برند به گونه‌ای که تمرکز داشته باشید، فکر کردن به سه مخاطب برای هر برند است:

1. مشتریان بالقوه جدید (اکتساب).

2. مشتریان موجود (نگهداری).

3. اعضای داخلی تیم و ذینفعان (الهام بخش).

همانطور که برنامه بازاریابی خود را توسعه می دهید، در نظر گرفتن این سه مخاطب هدف به شما کمک می کند تا یک کمپین بازاریابی برند را تعریف کنید.

منظور ما از بازاریابی برند چیست؟

هنگامی که ما در مورد بازاریابی برند صحبت می کنیم، در مورد ساختن برند شما از طریق قرار دادن آن در معرض افراد زیادی از مخاطبان هدف خود صحبت می کنیم. بازاریابی برند باعث ایجاد شهرت و شناخت شما می شود و به برقراری روابط با مخاطبان هدف شما کمک می کند.

برندسازی به نحوه صحبت شما درباره خود و تصویرتان و همچنین نحوه ایجاد ارزش برای مشتریان و سهامداران مربوط می شود. از بسیاری جهات، بازاریابی برند در مورد داستان سرایی است –

توضیح داستان برند شما، چه چیزی شما را متفاوت می کند و برند شما چه احساسی را در مردم ایجاد می کند.

نام تجاری تان، شما را از رقبایتان متمایز می کند – بیان شخصیت، هویت، ارزش ها و وعده ارزش شرکت شما به سهامداران شما.

نام تجاری شما انتزاعی است که یک پاسخ احساسی و یک پاسخ ملموس را نشان می دهد. به عنوان مثال، نام تجاری شما می تواند یک حس شادابی باشد که با برچسب قرمز (کوکاکولا) همراه است.

هنگامی که یک داستان برند دارید، می توانید از استراتژی های بازاریابی مختلف برای ارائه پیام استفاده کنید. به عنوان مثال، بازاریابی برند برای کوکاکولا یک برند احساسی از شادی و تجربه‌ای با طراوت را ارائه می‌دهد. در واقع، در زبان ماندارین، کوکاکولا را می توان به عنوان “تفریح خوشمزه” یا “خوشبختی خوشمزه” ترجمه کرد.

پیام برند با استفاده از سایر استراتژی های بازاریابی ارائه می شود. کمپین تبلیغاتی کوکاکولا، «مکثی که تازه می‌کند»”The Pause That Refreshes,، واکنش احساسی برند را به تازگی نشان می‌دهد و آن را با لوگو و بسته‌بندی ملموس‌تر کوکاکولا مرتبط می‌کند.

هنگامی که پیام برند خود را تعریف کردید، استراتژی بازاریابی برند شما باید آن وعده برند را برای هر یک از سه مخاطب هدف شما ترجمه کند.

تطبیق نام تجاری با هدف

تطبیق پیام برند شما با مخاطبان هدف می تواند یکی از چالش برانگیزترین جنبه های بازاریابی برند باشد. همانطور که برند خود را توسعه می دهید، باید مخاطبان هدف خود را در ذهن داشته باشید.

هرچه نیازهای اطلاعاتی و پاسخ های احساسی مخاطبان خود را عمیق تر درک کنید، بیشتر می توانید برنامه های بازاریابی خود را متمرکز کنید و بودجه بازاریابی خود را به طور موثرتری تخصیص دهید.

1. مشتریان بالقوه جدید

برنامه های بازاریابی اساساً برای هدایت فروش طراحی شده اند و تعداد سرنخ های جدید موفقیت اکثر کمپین های بازاریابی را اندازه گیری می کند. در واقع، متخصصان بازاریابی اغلب از تعداد سرنخ های فروش واجد شرایط به عنوان شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) استفاده می کنند که تبلیغات و پاداش ها را دیکته می کنند.

در همان زمان، هزینه های جذب مشتری (CAC) Customer Acquisition Cost بین سال های 2013 و 2019 60 درصد افزایش یافت.

بیشتر این افزایش را می توان به افزایش هزینه بازاریابی محتوا نسبت داد. محتوای آنلاین از طریق وبلاگ ها، فیلم ها، پست های رسانه های اجتماعی، راهنماهای قابل دانلود و سایر منابع گران است اما بسیار موثر است. ثابت شده است که محتوا بهترین راه برای رساندن پیام برند به مشتریان بالقوه است و شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا به مشتریان بالقوه کمک کنند تا بین وعده برند و ارزشی که از برند دریافت می‌کنند ارتباط برقرار کنند.

استفاده از محتوا برای بسته‌بندی ارزش پیشنهادی برند شما را قادر می‌سازد پیام برند خود را در جایی ارائه دهید که مخاطبان هدف شما احتمالاً آن را ببینند، بنابراین آگاهی را افزایش می‌دهد.

هنگامی که آگاهی پیدا کردید، می‌توانید با نشان دادن اینکه برند شما چگونه به آنها سود می‌رساند، روی سوق دادن مشتریان بالقوه تمرکز کنید و در نهایت به شما این امکان را می‌دهید که آنها را به عنوان مشتری جذب کنید.

2. حفظ مشتری

سازمان های بسیار کمی منابع کافی را برای حفظ مشتری اختصاص می دهند. هزینه حفظ مشتری پنج برابر کمتر از جذب مشتری است و افزایش حفظ مشتری به میزان 5 درصد می تواند سود را بین 25 تا 95 درصد افزایش دهد. میانگین نرخ حفظ مشتری برای پنج شرکت برتر در بیشتر صنایع 94 درصد است و احتمال افزایش فروش مشتری فعلی بین 60 تا 70 درصد است. به همین دلیل است که ارتباط با مشتریان فعلی مهمتر از یافتن مشتریان جدید است.

به مشتریان فعلی شما باید یادآوری شود که چرا شما را دوست دارند برند شما هستند و برای شما مهم هستند. از پیام برند خود برای ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان از طریق خبرنامه های الکترونیکی، کمپین های رسانه های اجتماعی، تبلیغات، مسابقات، پیشنهادات

ویژه فقط برای مشتریان و سایر ابزارها استفاده کنید. با اطلاع رسانی و سرگرم نگه داشتن مشتریان فعلی، شناخت برند را ارتقا دهید.

3. ذینفعان داخلی

از اعضای تیم داخلی خود غافل نشوید. آنها نیز باید آگاه و الهام گرفته شوند.

تیم خود را از طریق خبرنامه های داخلی، ایمیل ها، پست ها در اتاق ناهار و غیره در مورد تبلیغات مشتری و اخبار شرکت به روز نگه دارید. به یاد داشته باشید که اعضای تیم شما حامل پیام برند هستند، بنابراین بسیار مهم هستند.

تیم داخلی شما فراتر از کارکنان است. استراتژی های ارتباطی را برای شرکا، اعضای هیئت مدیره، تامین کنندگان، دوستان و خانواده توسعه دهید. همه آنها بخشی از سازمان هستند و پیام برند را به شیوه خود حمل می کنند.

بازاریابی برند یک تلاش مشترک است – نه تنها با تیم داخلی شما، بلکه با مشتریان و مشتریان بالقوه. هرکسی که پیام برند شما را دریافت می‌کند، می‌تواند به یک شکل مبشر شود. به همین دلیل ضروری است که هویت برند خود و ارزشی که برای هر یک از مخاطبان شما ارائه می دهد روشن باشید.

951

افرادی که بیشترین تأثیر را بر فرهنگ شرکت شما دارند

وقتی این افراد در تیم شما هستند، همه توجه می کنند

وقتی صحبت از فرهنگ شرکت می شود، بسیاری از صاحبان مشاغل مطمئن نیستند که از کجا شروع کنند. آن‌ها می‌دانند که این مهم است و می‌تواند به رشد و توسعه تیمشان کمک کند، اما اینجاست که دانش تمام می‌شود. آیا باید یک کتابچه راهنمای شرکت ایجاد کنید؟ آیا باید یادداشت هایی برای تشریح رفتارهای مورد نظر ارسال کنید؟ آیا باید شروع به پاداش دادن به کسانی کنید که رفتارها و اعمالی را الگوبرداری می کنند که دوست دارید بیشتر آنها را ببینید؟ نحوه ساختار فرهنگ شرکت خود ممکن است متفاوت باشد، اما چند چیز وجود دارد که برای همه شرکت ها جهانی است.

و امروز می خواهم دو نوع از افراد را که بیشترین تأثیر را بر فرهنگ شرکت دارند به اشتراک بگذارم.

کتاب راهنما را کنار بگذارید

اما قبل از اینکه وارد دو گروهی شویم که بیشترین اهمیت را دارند، می‌خواهم یک سلب مسئولیت درباره کتاب‌های راهنمای شرکت ارائه کنم. از بین تمام گزینه های موجود، کتاب راهنمای شرکت شاید قدیمی ترین و کم اثرترین ابزار برای ایجاد فرهنگ شرکت باشد. کسی قرار نیست آن را

بخواند. و حتی قبل از اینکه جوهر روی کاغذ خشک شود قدیمی می شود. در عوض، بهترین توصیه من این است که هزار ضربه کوچک بزنید. از استندآپ روزانه خود استفاده کنید تا یکی از اعضای تیم را به رسمیت بشناسید که نمونه ای را که می خواهید دیگران از آن پیروی کنند،

الگوبرداری کرده است. هنگام آموزش دیگران از آن مثال ها استفاده کنید. هیچوقت از اطلاع دادن به کسی که تصمیم درستی گرفت، تردید نکنید. و تیم رهبری خود را به انجام همین کار تشویق کنید.

با گذشت زمان، بر خلاف آن کتاب راهنمای قدیمی، فرهنگ شرکتی ایجاد خواهید کرد که قادر به انطباق با آن است.

حال بیایید به دو نوع از افرادی که بیشترین تلاش را برای فرهنگ شرکت می کنند نگاه کنیم.

رهبران

هیچ کس به اندازه تیم رهبری شما بر فرهنگ شرکت تأثیر نمی گذارد. اما آن طور که شما فکر می کنید نیست. در حالی که می توانید روزانه تمرین کنید و رفتارهای خاصی را تشویق کنید، تاثیرگذارترین لحظات تدریس اغلب زمانی اتفاق می افتد که نمی خواهید همه تماشا کنند. لحظات

استرس و آشفتگی، و دیگر موقعیت‌های هیجانی بالا، از گویاترین برای هر تیم رهبری هستند.

استرس رفتاری را ایجاد می کند که ممکن است به آرامی در طول زمان بر فرهنگ تأثیر بگذارد و آن را روی استروئیدها قرار می دهد. احساسات لحظه ای رفتار مورد نظر را تشدید می کند، به آن قدرت بسیار بیشتری می بخشد و آن را قادر می سازد تا در شکاف های شرکت شما فرو برود.

اینفلوئنسرها

خارج از تیم رهبری شما، گروه دیگری از افراد وجود دارند که قدرت ایجاد یا شکستن کسب و کار شما را دارند. اینها تأثیرگذاران کلیدی در شرکت هستند – و به خاطر داشته باشید، این افراد ممکن است در مسیر رهبری باشند یا نباشند. شاید یک نفر در انبار باشد که سال ها آنجا بوده است و همه به دنبال مشاوره و کمک برای مسائل کاری از او هستند. شاید این فروشنده برتر شما باشد که همه به دنبال مشاوره و کمک در بستن بسته های سخت به او هستند.

وقتی این افراد اقدامی انجام می‌دهند، همه اعضای تیم شما را یادداشت می‌کنند. چه ما آنها را به عنوان مثال معرفی کنیم یا نه، این واقعیت که دیگران آنها را تأثیرگذار می بینند، به طور خودکار به آنها قدرت رفتاری می دهد. بنابراین به کاری که آنها انجام می دهند توجه کنید، زیرا فرهنگ شرکت را برای همه شکل می دهد.

159

دامنه مناسب ارزش برند شما را افزایش می دهد

ارتباط مستقیمی بین انتخاب نام دامنه و ارزش برند وجود دارد.

ما برندها را بر اساس دارایی‌هایشان مدام قضاوت می‌کنیم، برخی را نادیده می‌گیریم و برای دیگران مبشر می‌شویم.

و تقریباً برای همه شرکت‌ها، مهمترین دارایی برند یک نام و یک نام دامنه منطبق است.

ارزش برند با یک دامنه قابل برند شروع می شود

بیایید با چند اعداد واقعی شروع کنیم: ارزش برند شما درصدی از ارزش کلی شرکت شما است که از برند شما ناشی می شود.

چه چیزی یک نام دامنه را قابل برند می کند؟

دامنه‌های تک کلمه‌ای فوق‌العاده ارزش کسب و کار شما را به شدت افزایش می‌دهند و تقریباً همیشه یک سرمایه‌گذاری عالی هستند. متأسفانه، آنها برای بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک یا اولین بار بسیار گران هستند.

سایر نام‌های قابل برند در صورتی ارزش ایجاد می‌کنند که بیان آن‌ها آسان، به خاطر سپردن آسان و نمایانگر دیدگاه برند شما باشد.

چندین نوع دامنه قابل برند وجود دارد که بارها و بارها موفق می شوند. بیایید نگاهی به برخی از دامنه‌های قابل برندسازی عالی بیندازیم که هر کدام از کسب‌وکارهای موفق پشتیبانی کرده‌اند:

نام های ترکیبی: اینستاگرام، گروپون، پینترست

ترکیبات: PayPal، HappyReturns

املای خلاق: Lyft، Tumblr

تبدیل: Zappos، Shopify

احتمالاً می توانید نام های قابل برند بیشتری را برای هر دسته در نظر بگیرید. کلید ایجاد نام تجاری خود در ایجاد تعادل بین سهولت استفاده با معنا، ارتباط و داستان سرایی است.

نام های قابل برند چگونه کار می کنند

نام‌های قابل برند، مخاطبان شما را جذب می‌کنند. گاهی اوقات، آنها ارتباط بین برند شما و ایده‌های موجود را تشویق می‌کنند. آنها همچنین ممکن است افراد را وادار کنند که سؤال بپرسند یا آنقدر الهام بخش باشند که دامنه شما را به خاطر بسپارند.

با جذب افراد به این شکل، یک دامنه قابل برند تضمین می کند که کاربران به طور مکرر به سایت شما باز می گردند و دسترسی شما را از طریق دهان به دهان افزایش می دهد. هر دامنه و نام خوبی باید با سبک و ارزش های برند شما همخوانی داشته باشد و به مشتریان بالقوه نشان دهد که در هنگام انتخاب محصولات یا خدمات شما در چه کاری هستند. به این ترتیب، دامنه‌های قابل برندسازی نقش کلیدی در ایجاد سفر مشتری و ایجاد برندی دارند که مردم متوجه آن می‌شوند، از آن خرید می‌کنند و در نهایت به آن وفادار می‌شوند.

نام دامنه شما مشخص می کند که مشتریان شما چگونه کسب و کار شما را می بینند. این همان چیزی است که آن را به یکی از با ارزش ترین دارایی های شما تبدیل می کند، اگر مردم به برند شما اعتماد نداشته باشند یا از سایت شما بازدید نکنند، از شما خرید نخواهند کرد.

به همین دلیل است که دامنه های قابل برندسازی بسیار مهم هستند — آنها بهترین شانس ممکن را برای ایجاد یک نام تجاری ارزشمند به شما ارائه می دهند.

624

افزایش سود خود با استراتژی قیمت گذاری مناسب

استراتژی قیمت‌گذاری خوب، بهتر، بهترین، که به عنوان قیمت‌گذاری سطحی نیز شناخته می‌شود، یک مدل قیمت‌گذاری است که سه بسته محصول یا خدمات متمایز را ارائه می‌دهد – یک بسته «خوب»، «بهتر» و «بهترین».

بسته “خوب” معمولاً ابتدایی ترین و کم هزینه ترین است.

بسته “بهتر” شامل ویژگی ها یا پیشرفت های اضافی است که قیمت آنها بالاتر از گزینه “خوب” است.

بسته “بهترین” جامع ترین ویژگی ها را ارائه می دهد و بالاترین قیمت را دارد.

این استراتژی به مصرف کنندگان امکان انتخاب می دهد و به آنها امکان می دهد بسته ای را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازها و بودجه آنها مطابقت دارد.

چرا کار می کند؟

موفقیت استراتژی قیمت گذاری خوب-بهتر-بهترین از روانشناسی آن ناشی می شود. این استراتژی ارزش درک شده ای را در بین مشتریان ایجاد می کند که گزینه “بهترین” بیشترین ارزش را برای پول فراهم می کند، حتی اگر آنها به همه ویژگی های گنجانده شده نیاز نداشته باشند.

علاوه بر این، خطر اضافه بار انتخاب را کاهش می دهد – پدیده ای که زمانی رخ می دهد که گزینه های زیادی به مشتریان ارائه شود. محدود کردن انتخاب به سه، فرآیند تصمیم گیری را برای مشتریان ساده می کند و به جلوگیری از خستگی تصمیم گیری کمک می کند.

این یک ساختار قیمت گذاری برد-برد است. به‌عنوان یک کسب‌وکار، می‌توانید به مشتریان خود سه انتخاب ارائه دهید، حتی اگر می‌خواهید یکی از سطوح بالاتر را خریداری کنند.

با بسته بندی پیشنهادات خود در سه گزینه و استفاده از ساختار قیمت گذاری با تخفیف برای سطوح بالاتر، سود خود را به حداکثر می رسانید و در عین حال مشتریان خود را خوشحال می کنید.

مزایای قیمت گذاری سطحی

انتخاب مشتری را افزایش می دهد. ارائه گزینه های متعدد به مشتریان این امکان را می دهد که گزینه ای را انتخاب کنند که با بودجه، نیازها و ترجیحات آنها مطابقت دارد. این امر رضایت کلی مشتریان را با دادن قدرت انتخاب به آنها افزایش می دهد.

پایگاه مشتریان را گسترش می دهد. ارائه چندین امتیاز قیمت، محصولات یا خدمات شما را به روی مشتریانی با بودجه بالاتر یا کمتر باز می کند و پیشنهاد شما را در دسترس تر می کند.

افزایش ارزش درک شده با ارائه چندین لایه محصول، مشتریان ارزش بالاتری نسبت به یک محصول واحد با قیمت ثابت دریافت می کنند.

افزایش سودآوری.

ارائه بسته‌های خوب-بهتر-بهترین می‌تواند به سودآوری بیشتر به دلیل فرصت‌های فروش بیشتر کمک کند. مشتریانی که در ابتدا بسته “خوب” را در نظر گرفتند، ممکن است پس از مشاهده ارزش افزوده،

به گزینه های “بهتر” یا “بهترین” ارتقا دهند.

مزیت رقابتی.

ارائه یک ساختار قیمت گذاری خوب بهتر و بهترین می تواند شما را قادر سازد تا کسب و کار خود را از رقبا متمایز کنید و به شما این امکان را می دهد که پیشنهادات مختلف خود را در ساختارهای قیمت گذاری مختلف به نمایش بگذارید و خود را بیشتر از رقبا متمایز کنید.

معایب بالقوه بسته قیمت گذاری سطحی

پیچیدگی برای مشتریان چندین ردیف محصول با چندین ویژگی، مزایا و امتیاز قیمت می تواند مشتریان را گیج کند. اگر آنها گزینه های زیادی داشته باشند، می تواند فلج تصمیم را ایجاد کند. شما می توانید تنها با ارائه 3 سطح و مشخص کردن ارزش افزوده سطوح بالاتر از این امر جلوگیری کنید.

افزایش پیچیدگی کسب و کار.

ارائه بسته‌های چند محصول با قیمت‌های متعدد می‌تواند پیچیدگی بیشتری را برای شما به‌عنوان یک صاحب کسب‌وکار در هنگام پیدا کردن نحوه بسته‌بندی این بسته‌ها و ارائه آنها به مشتریان یا مشتریان ایجاد کند. با این حال، این در ابتدا تنها یک مانع است و تقریباً همیشه مزایای آن بیشتر از منحنی یادگیری است.

احتمال نارضایتی مشتری اگر تمایز بین سطوح شما به اندازه کافی قابل توجه نباشد یا به خوبی منتقل نشود، می تواند منجر به نارضایتی مشتری شود. مشتریانی که سطوح بالاتری را انتخاب می کنند، انتظار ارزش و کیفیت بالاتری دارند، بنابراین باید مطمئن شوید که تفاوت واقعی بین بسته های شما به غیر از متن روی صفحه وجود دارد.

.

شما می توانید بسته هایی را استراتژی کنید که شما را از رقبا متمایز کند. علاوه بر این، اگر بتوانید با قیمتی مشابه یا پایین‌تر، بیشتر از آنچه رقبا ارائه می‌کند، به شما کمک کند مشتریان بیشتری را به دست آورید. قیمت های رقابتی و ارائه بسته به شما در دراز مدت کمک می کند.

عاقلانه بسته ها را استراتژی کنید

همانطور که در بخش معایب احتمالی ساختارهای قیمت گذاری طبقه ای ذکر شد، اگر بسته های شما تمایز کافی نداشته باشند، ممکن است مشتریان احساس نارضایتی کنند.

هر بسته باید طوری طراحی شود که برای یک بخش مشتری مجزا جذاب باشد. گزینه “خوب” شما باید نیازهای اساسی مشتریان شما را پوشش دهد و عمدتاً برای شما قابل استفاده باشد، مگر اینکه یک تجارت مبتنی بر خدمات باشید.

بسته “بهتر” شما باید ارزش افزوده ای ارائه دهد که قیمت بالاتر آن را توجیه کند، و باید مطمئن شوید که این ارزش را در صفحه قیمت گذاری متمایز کرده و برجسته کرده اید.

در نهایت، بسته “بهترین” شما باید بالاترین بسته استاندارد طلایی یا سطح خدماتی باشد که می توانید ارائه دهید. این بسته باید با زنگ‌ها و سوت‌های اضافی و پیشنهادات آبدار همراه باشد که باعث می‌شود مشتریانی که در طبقات پایین‌تر مد نظر قرار می‌گیرند، بیهوش شوند. اگر بتوانید ارزش اضافی کافی به سطوح بالاتر اضافه کنید، می توانید سودآوری کلی خود را با افزایش فروش آسان افزایش دهید.

استراتژی خوب بهتر بهترین راهبرد قیمت گذاری بهترین روش ها

هنگامی که تحقیقات اولیه و آماده سازی برای برنامه ریزی بسته های قیمت گذاری خود را بررسی کردید، در اینجا چند بهترین روش وجود دارد که باید دنبال کنید.

برای سطوح بالاتر تخفیف را ذخیره کنید

یک استراتژی عاقلانه هنگام اجرای یک ساختار قیمت‌گذاری طبقه‌بندی شده، ارائه نرخ تخفیف در سطوح بالاتر است. با این حال، فقط از تخفیف های خود در بسته های “بهتر” و “بهترین” استفاده کنید – این به تشویق مشتریان برای ثبت نام در سطوح بالاتر کمک می کند.

یکی از راه‌هایی که می‌توانید این کار را انجام دهید، فهرست کردن قیمت‌های جداگانه برای ارزش افزوده هر بسته است. اطمینان حاصل کنید که قیمت بسته شما کمتر از تمام مزایای اضافه شده است تا تخفیف انتخاب ردیف بالاتر را برجسته کنید.

برای برجسته کردن ارزش، پیشنهادها را به وضوح توصیف کنید

هر بسته باید توصیفی واضح و مختصر داشته باشد که به طور دقیق آنچه را که مشتری با هر بسته بدست می آورد، منتقل کند.

از بیان بیش از حد این موضوع خودداری کنید زیرا مشتریان بالقوه را تحت تأثیر قرار می دهد.

بسته های شما باید تمایز واضحی داشته باشند. برای اینکه آنها را متمایز کنید، مزایای اضافی را در بسته های “بهتر” و “بهترین” خود با متن پررنگ فهرست کنید.

با نامگذاری خلاق شوید

اگر واقعاً می‌خواهید در بین مشتریان بالقوه متمایز شوید، باید هنگام نام‌گذاری بسته‌های قیمتی خود خلاقیت به خرج دهید. بسیاری از شرکت‌ها نام‌هایی مانند «برنز»، «نقره» و «طلا» را انتخاب می‌کنند – این نام‌ها به توصیف بسته‌ها کمک چندانی نمی‌کنند و کسل‌کننده هستند. از استفاده از نام های ساده خودداری کنید و ایده های خلاقانه نام گذاری بسته ها را بسته به جایگاه شما و آنچه در بسته های شما وجود دارد ایجاد کنید.

جمع بندی بهترین استراتژی قیمت گذاری خوب، بهتر

اگر می‌دانید که می‌خواهید بسته‌های قیمت‌گذاری متفاوتی را برای مشتریان خود ارائه دهید، نمی‌توانید با استراتژی قیمت‌گذاری «خوب، بهتر، بهترین» اشتباه کنید. این استراتژی شما را قادر می سازد تا به پایگاه مشتریان گسترده تری برسید و به طور کلی ارزش بیشتری ارائه دهید. این به شما کمک می کند تا شما را از رقبا متمایز کنید و واقعاً از سایرین متمایز شوید – در نهایت مشتریان بیشتری را برای شما به ارمغان می آورد و باعث سود بیشتر شما می شود!

2565

9 نکته قبل از راه اندازی کسب و کار

راه اندازی کسب و کار خود می تواند هیجان انگیز باشد. با این حال، مسیر موفقیت کارآفرینی به ندرت آسان یا ساده است. تحقق رویاهای تجاری شما نیازمند برنامه ریزی دقیق، تفکر استراتژیک و کار سخت است.

چه تازه شروع به کار کرده باشید و چه مدتی است که به کارآفرینی فکر کرده اید، این راهنما به شما کمک می کند تا یک برنامه بازی ایجاد کنید و کسب و کار خود را برای موفقیت تنظیم کنید.

ویکتور ماتیو، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Miracle Brand می گوید: راه اندازی یک کسب و کار مانند شروع یک سفر است. “شما به یک نقشه راه، ابزار مناسب و عزم برای غلبه بر موانع نیاز دارید.”

به خواندن ادامه دهید تا مهم ترین ملاحظات را قبل از راه اندازی کسب و کار خود کشف کنید.

1. یک چشم انداز روشن ایجاد کنید

قبل از اینکه زمان، انرژی و منابع خود را برای راه اندازی یک سرمایه گذاری جدید سرمایه گذاری کنید، مهم است که یک قدم به عقب بردارید و اهداف، مهارت ها و تجربیات شخصی خود را ارزیابی کنید.

“چشم انداز روشن اساس هر کسب و کار موفق است. بدون آن، شما بی‌هدف در تاریکی سرگردان هستید. از خود بپرسید: چرا می خواهم کسب و کار خود را راه اندازی کنم؟ اهداف و انگیزه های من چیست؟ آیا برای موفقیت مهارت و تجربه لازم را دارم؟ چه منابعی در دسترس دارم؟»

روشن شدن چشم انداز خود به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که کسب و کاری را راه اندازی می کنید که با اهداف شخصی شما همسو است، از نقاط قوت شما استفاده می کند و نیازهای بازار را برطرف می کند. با ارزیابی این عوامل می توانید شانس موفقیت خود را افزایش دهید و یک کسب و کار موفق و پایدار بسازید.

2. تحقیقات خود را انجام دهید

قبل از راه اندازی یک کسب و کار جدید، تحقیقات بازار را برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد بازار هدف و روند صنعت خود انجام دهید. این به شما کمک می کند نیازهای بالقوه مشتری، رفتارهای آنها و تقاضا برای محصول یا خدمات خود را درک کنید.

جمع آوری داده های مرتبط و قابل اعتماد می تواند مدل کسب و کار شما را محدود کند، یک استراتژی بازاریابی و فروش ایجاد کند و پیش بینی . های مالی واقع بینانه را تنظیم کند . Shaunak Amin، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران SwagMagic توضیح می دهد: “درک

نیازها و ترجیحات مشتریان بالقوه به شما کمک می کند تا محصول یا خدماتی را ایجاد کنید که واقعاً خواسته های آنها را برآورده کند.”

شما می توانید چشم انداز رقابتی را به روش های مختلفی از جمله نظرسنجی، گروه های متمرکز، مصاحبه، تحقیقات آنلاین و تجزیه و تحلیل داده ها بررسی کنید. با سرمایه گذاری زمان و منابع برای تحقیق درباره ایده کسب و کار خود، می توانید تصمیمات آگاهانه بگیرید و شانس موفقیت خود را افزایش دهید.

3. یک طرح تجاری تهیه کنید

یک طرح تجاری که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت شما را مشخص می کند بسیار مهم است. این به عنوان یک نقشه راه برای کسب و کار شما عمل می کند و به شما کمک می کند متمرکز و پاسخگو بمانید.

ایجاد یک برنامه دقیق می تواند دارایی بزرگی باشد اگر نیاز به تامین بودجه از سرمایه گذاران یا وام دهندگان دارید. این نشان می دهد که شما بازار، رقبا، و نحوه برنامه ریزی برای رشد و توسعه کسب و کار خود را درک می کنید. “یک طرح تجاری خوب نوشته شده برای هر سرمایه گذاری جدید ضروری است. مارکوس هاتسن، مدیر توسعه کسب و کار پاتریوت کولرها، می گوید، به خصوص اگر نیاز به تامین بودجه و انتقال دیدگاه خود به ذینفعان دارید.

تدوین یک طرح کسب و کار جامع برای هر کارآفرینی که می خواهد در چشم انداز کسب و کار رقابتی امروز موفق شود، ضروری است. این به شما کمک می کند پیشرفت خود را اندازه گیری کنید و استراتژی های خود را در صورت نیاز تنظیم کنید. با بررسی منظم طرح کسب و کار خود و ردیابی عملکرد خود در برابر اهداف خود، می توانید تصمیمات آگاهانه بگیرید و در صورت لزوم کسب و کار خود را تغییر دهید.

4. مطابقت قانونی را تأیید کنید

هنگام راه اندازی یک کسب و کار جدید، دقت لازم را انجام دهید تا اطمینان حاصل کنید که شرکت شما از تمام قوانین و مقررات پیروی می کند. این شامل انتخاب ساختار قانونی مناسب، ثبت نام برای مجوزها و مجوزهای لازم و رعایت قوانین مالیاتی است. عدم رعایت الزامات قانونی می تواند منجر به جریمه های گران قیمتی شود که بر تجارت شما تأثیر منفی می گذارد.

جاش وایس، بنیانگذار و مدیر عامل Reggie، بر اهمیت این مرحله تاکید کرد و گفت: «قبل از راه اندازی کسب و کارمان، اطمینان از داشتن تمام مجوزها و مجوزهای لازم، اولویت اصلی بود. ما نمی‌خواستیم هیچ مشکل قانونی مانع پیشرفت ما شود یا شهرت ما را به خطر بیندازد.»

علاوه بر انطباق قانونی، محافظت از کسب و کارتان از طریق بیمه و علامت تجاری مهم است. این اقدامات می تواند به محافظت از کسب و کار شما در برابر رویدادهای پیش بینی نشده و محافظت از هویت برند شما کمک کند.

5. امور مالی خود را برنامه ریزی کنید

مدیریت مالی برای راه اندازی یک کسب و کار جدید بسیار مهم است. این شامل تنظیم یک بودجه واقعی، شناسایی منابع مالی و مدیریت جریان نقدی برای اطمینان از سرپا ماندن کسب و کار است.

کارآفرینان باید در ابتدا آماده سرمایه گذاری پول خود باشند، اما باید سایر گزینه های تامین مالی مانند وام، کمک های بلاعوض و سرمایه گذاران را نیز بررسی کنند.

Maegan Griffin، بنیانگذار، مدیر عامل و متخصص پرستار در Skin Pharm، توضیح می دهد: “مهم است درک از امور مالی خود و برنامه ریزی برای هزینه های کوتاه مدت و بلند مدت.

این شامل پیگیری جریان نقدی شما، پیش‌بینی درآمد و هزینه‌های آتی و کنار گذاشتن بودجه برای هزینه‌های غیرمنتظره است.

بخش کلیدی برنامه ریزی مالی، تعیین اهداف برای کسب و کار است. این می تواند شامل اهداف درآمد، حاشیه سود و بازگشت سرمایه باشد. کارآفرینان می توانند با تعیین اهداف مالی شفاف، پیشرفت خود را اندازه گیری کرده و در صورت نیاز تنظیم کنند.

6. تیم خود را پیدا کنید

ایجاد یک تیم قوی برای راه اندازی و رشد یک کسب و کار موفق مهم است. هنگام ساختن یک تیم، با شناسایی نقش‌ها و مسئولیت‌های خاصی که باید انجام دهید، شروع کنید، سپس دریابید که چگونه افراد با مهارت‌ها و تجربه لازم برای موفقیت در آن نقش‌ها را پیدا کنید.

اندرو مایر، مدیر عامل Arbor، بر اهمیت یافتن افراد مناسب برای تیم خود تأکید می کند: «پیدا کردن اعضای تیمی که نه تنها مهارت بالایی دارند، بلکه ارزش ها و اشتیاق شما را برای کسب و کار به اشتراک می گذارند، بسیار مهم است. آن‌ها باید دیدگاه‌های منحصربه‌فردی را به همراه داشته باشند، نقاط قوت و ضعف شما را تکمیل کنند و مایل به همکاری با یکدیگر برای رسیدن به یک هدف مشترک باشند.»

در نهایت، ایجاد یک تیم قوی و موثر کلید موفقیت هر کسب و کاری است. با یافتن افراد مناسب، ایجاد یک محیط کاری مثبت، و پرورش فرهنگ همکاری و نوآوری، می‌توانید تیمی بسازید که به شما در رسیدن به اهدافتان کمک می‌کند و کسب‌وکارتان را به سطح بعدی ارتقا می‌دهد.

7. برند خود را بسازید

ساختن یک برند در مورد ایجاد یک هویت منحصر به فرد است که کسب و کار شما را از رقبا متمایز می کند و مشتریان را جذب می کند. با تعریف مخاطبان هدف و درک نیازها و ترجیحات آنها شروع کنید. سپس، یک استراتژی برند ایجاد کنید که با آنها صحبت کند و با چشم انداز شما همسو باشد.

آنتونی تیونان، مدیر ارشد اجرایی Magellan Jets، شرکتی که به خاطر پروازهای چارتر جت خصوصی مجلل خود شناخته می شود، به اهمیت ساخت یک برند قوی اشاره می کند: «ما می دانستیم که نام تجاری ما برای برجسته شدن در بازار رقابتی بسیار مهم است. ما زمان و منابعی را برای ایجاد هویت برندی سرمایه گذاری کردیم که ارزش های ما را منعکس کند و با مشتریان هدف ما طنین انداز شود. نتیجه داده است و ما یک پایگاه مشتری وفادار ایجاد کرده ایم.»

زمانی که نوبت به ساختن یک برند می‌رسد، ثبات کلیدی است. اطمینان حاصل کنید که پیام‌ها، تصاویر و لحن برند شما در همه کانال‌ها، از وب‌سایت و رسانه‌های اجتماعی گرفته تا بسته‌بندی و خدمات مشتری، سازگار است.

8. راه اندازی سیستم های مدیریتی

هنگامی که کسب و کار شما راه اندازی شد، راه اندازی سیستم های مدیریتی برای اطمینان از رشد پایدار بسیار مهم است. این شامل تعیین اهداف روشن، نظارت بر پیشرفت و ایجاد تغییرات در صورت نیاز است.

Hetal Dodeja، مدیر برند ارشد Avenue B، پیشنهاد می‌کند: «ایجاد سیستم‌ها و فرآیندها برای مدیریت عملیات برای هر کسب‌وکار رو به رشدی ضروری است. این به ما امکان می‌دهد به طور کارآمد مقیاس‌بندی کنیم، خطاها را کاهش دهیم و تجربه مشتری را بهبود بخشیم.»

یکی از جنبه های کلیدی مدیریت عملیات سازماندهی و اولویت بندی وظایف است. این را می توان با استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه، واگذاری وظایف به اعضای تیم و ایجاد یک گردش کار کارآمد انجام داد. همچنین مهم است که به طور منظم عملکرد کسب و کار خود را ارزیابی کنید و تصمیمات مبتنی بر داده بگیرید. این می تواند شامل تجزیه و تحلیل صورت های مالی، ردیابی شاخص های کلیدی عملکرد و نظارت بر بازخورد مشتریان باشد.

9. یک سیستم پشتیبانی بچینید

شروع یک تلاش تجاری جدید با سهم منصفانه ای از موانع همراه است و مجهز بودن برای رویارویی با اوج و فرودهای کارآفرینی بسیار مهم است. از جمله چالش‌های معمولی که با آن مواجه می‌شویم، مدیریت مؤثر جریان نقدینگی، عبور از موانع پیش‌بینی نشده، و مبارزه با شرکت‌های

بزرگ‌تر و با سابقه است.

با این حال، جورج فراگویو، معاون بریج لندینگ در واستر کپیتال، معتقد است که چالش‌ها فرصت‌هایی برای رشد و یادگیری هستند: «وقتی با چالش‌هایی مواجه می‌شویم، باید خلاق باشیم و راه‌حل‌های جدیدی پیدا کنیم. همیشه آسان نیست، اما زمانی که راهی برای غلبه بر موانع پیدا کنیم و به حرکت رو به جلو ادامه دهیم، قطعا برای ما مفید است.»

برای باانگیزه ماندن، مهم است که بر دهایکوچک را در طول مسیر جشن بگیرید و یک چشم انداز روشن از اینکه چرا کسب و کار را در وهله اول شروع کرده اید حفظ کنید. همچنین، محاصره کردن خود با جامعه ای از کارآفرینان و مربیان همکار می تواند راهنمایی و تشویق ارزشمندی باشد.

راه اندازی کسب و کار رویایی خود شروع یک سرمایه گذاری تجاری مملو از نشاط و رضایت است، اما بدون شک یک تلاش سخت

است. با پایبندی به این نه مرحله و پشتکار در تبدیل آرزوهای خود به واقعیت، می توانید پایه ای محکم برای پیروزی ایجاد کنید.

تمرکز تزلزل ناپذیر را حفظ کنید، انگیزه خود را حفظ کنید و هرگز تسلیم نشوید. شما دارای ویژگی های لازم برای ایجاد یک تجارت پر رونق هستید. با داشتن طرز فکر و کمک مناسب، هیچ محدودیتی برای آنچه می توانید انجام دهید وجود ندارد. بنابراین، این جهش ایمان را انجام دهید و

کسب و کار رویایی خود را زنده کنید!

3652

هماهنگی بازاریابی محتوا با سفر خریدار

یک استراتژی منحصر به فرد منجر به تعامل بالا و حداکثر تبدیل می شود.

به هر کجا که نگاه کنید، بازاریابی محتوا حضور دارد. بدون دست زدن به حداقل برخی از جنبه های آن نمی توانید به جایی آنلاین بروید. در واقع، 88 درصد از بازاریابان  B2B Business-to-business و 76 درصد از بازاریابان B2C Business to Consumer قصد دارند از نوعی استراتژی محتوا در سال 2016 استفاده کنند.

با فرض اینکه شما بخشی از این درصد هستید، مهم است که ما نقش بازاریابی محتوا را در سفر خریدار بررسی کنیم، بنابراین می توانید ایده بهتری در مورد چگونگی ایجاد یک استراتژی که منجر به تبدیل بالا می شود، داشته باشید.

هدف بازاریابی محتوا

همه ما در حال حاضر با بازاریابی محتوا آشنا هستیم، اما تعداد کمی از ما درک مختصری از آنچه واقعاً شامل می شود داریم. آیا می دانید بازاریابی محتوا دقیقاً چیست؟

بر اساس یک تعریف، “بازاریابی محتوا یک رویکرد بازاریابی استراتژیک است که بر ایجاد و توزیع محتوای ارزشمند، مرتبط و سازگار برای جذب و حفظ مخاطبان مشخص و مشخص – و در نهایت، هدایت اقدام سودآور مشتری” متمرکز است.

صرف انتشار محتوا به این معنی نیست که شما یک استراتژی بازاریابی محتوا دارید. برای اینکه از انتشار محتوا به بازاریابی محتوا بروید، به یک برنامه مرتبط نیاز دارید که «اقدام سودآور مشتری را هدایت کند». برای انجام این کار، باید سفر خریدار را درک کنید.

سفر خریدار

در حالی که بازاریابان مختلف نسخه های دقیق خود را از سفر خریدار دارند، رایج ترین مورد استفاده شامل سه مرحله اساسی است: کشف، بررسی و تصمیم. هر یک از این مراحل شامل چند مرحله مختلف است.

کشف. مرحله کشف همان آغاز سفر است. این زمانی است که خریدار تشخیص می دهد که یک مشکل یا نقطه درد دارد که باید حل شود و شروع به جستجوی راه حل می کند. مرحله کشف یا می تواند خیلی سریع اتفاق بیفتد یا ممکن است زمان زیادی طول بکشد. همه چیز بستگی به این دارد که خریدار چقدر سریع عمل کند و این موضوع چقدر در زندگی او اولویت دارد.

توجه. مرحله بعدی، مرحله بررسی سفر است. این زمانی است که خریدار راه‌حل‌های مختلف را بررسی می‌کند و راه‌حلی را که احساس می‌کند بهترین راه حل را حل می‌کند، بررسی می‌کند. باز هم، این مرحله می تواند طولانی یا کوتاه باشد.

تصمیم. در نهایت، مرحله تصمیم گیری از سفر وجود دارد. در این مرحله، خریدار راه حلی را که شناسایی کرده است بررسی می کند و سعی می کند تصمیم خرید را توجیه کند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آنها در نهایت انتخاب را انجام می دهند. اگر آنها به این نتیجه رسیدند که راه حل برای آنها مناسب نیست، آنها به مرحله بررسی باز می گردند تا به گزینه های جایگزین نگاه کنند.

همچنین باید توجه داشت که نگاشت صحیح محتوا برای خریداران پیامدهای مستقیمی بر موفقیت شما با بهینه سازی موتور جستجو دارد.

با درک روشنی از سفر خریدار، باید بتوانید استراتژی های بازاریابی هدفمندی را ایجاد کنید که افراد را از این سفر یا قیف تا زمانی که به مشتریان پولی تبدیل شوند، سوق دهد.

بازاریابی محتوا و سفر خریدار.

اگر هرگز به بازاریابی محتوا از دریچه سفر خریدار نگاه نکرده اید، آماده باشید که شگفت زده شوید. این دیدگاه جدید اساساً رویکرد شما را به بازاریابی محتوا تغییر خواهد داد. بیا یک نگاهی بیندازیم:

1. مرحله کشف.

در مرحله کشف سفر خریدار، هدف بازاریابی محتوا ایجاد آگاهی از یک مشکل خاص و سپس همسو کردن آن مشکل با موضوعات مختلف مرتبط با تجارت است. گام های ویژه ای که در این مرحله دخیل است عبارتند از: «کاهش وضعیت موجود» و «تعهد به تغییر».

به منظور کمک به مشتریان برای رهایی از وضعیت موجود و تصمیم گیری برای تغییر چیزی، این به بازاریاب بستگی دارد که محتوایی ایجاد کند که آگاهی را ارتقا دهد و فوریت را تحریک کند.

به عنوان مثال، بیایید کسب و کاری را در نظر بگیریم که نرم افزار CMR را ارائه می دهد. در مرحله کشف، محتوای آنها حول شناسایی نقاط دردسر کسب‌وکارهایی می‌چرخد که در حال حاضر خدمات مشتری را به صورت دستی انجام می‌دهند، اما دیگر زمان یا انگیزه‌ای برای ادامه انجام آن ندارند. به عبارت دیگر، استراتژی محتوا برای کمک به مشتریان بالقوه طراحی شده است که مشکل پیش روی خود را تشخیص دهند.

محتوای پیشنهادی: در مرحله کشف، انعطاف پذیری قابل توجهی از نظر قالب های محتوا وجود دارد. رایج‌ترین انواع شامل گزارش‌های تحقیقاتی، محتوای سرمقاله، کاغذهای سفید و گزارش‌های آماری است که از نقاط دردناکی که خریدار تجربه می‌کند پشتیبانی می‌کند.

2.  مرحله بررسی.

در مرحله بررسی، هدف بازاریابی محتوا کمک به خریدار برای شناسایی نیازهای خاص برای حل مشکلی است که در مرحله کشف شناسایی کرده است. هدف دوم این است که آن راه حل را با نیازهای تجاری خاصی که خریدار با آن مواجه است، هماهنگ کنیم.

با استفاده از مثال قبلی ما، ارائه‌دهنده نرم‌افزار CRM شروع به برجسته کردن راه‌حل خود و چگونگی برآورده کردن نقاط درد و نیازهای مربوطه می‌کند. این نقطه ای است که رویکرد بازاریابی محتوا شروع به تبلیغ ویژگی های محصول می کند.

محتوای توصیه شده: در این مرحله، محتوای توصیه شده شامل مواردی مانند نمایش محصول ضبط شده، راهنماها و مطالعات موردی، پست های مقایسه و حتی پادکست ها می شود.

3. مرحله تصمیم گیری.

اکنون به مرحله تصمیم گیری می رسیم. اگر کار خوبی برای راهنمایی خریداران در مراحل کشف و بررسی انجام داده اید، آنها را متقاعد کرده اید که راه حل شما را به عنوان راه حلی که نقطه درد آنها را برآورده می کند، در نظر بگیرند. اکنون فقط باید معامله را ببندید.

در این مرحله، تمرکز بر این است که چرا محصول یا راه حل ارزش خرید دارد. وقتی گزینه های زیادی وجود دارد، ممکن است دشوار باشد، اما به یاد داشته باشید که قبلاً از مرحله بررسی جان سالم به در برده اید.

محتوای پیشنهادی: بسته به صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید و نوع محصول یا خدماتی که در حال انجام آن هستید، محتوای توصیه‌شده برای این مرحله شامل محتوای مقایسه محصول، بارگیری‌های آزمایشی، مطالعات موردی عمیق و نمایش‌های نمایشی زنده است.

با محتوای مناسب مشتری را هدایت کنید.