ریبرندینگ

چگونه کسب و کارتان را ریبرندینگ کنید

ریبرندینگ چیزی بیش از تغییر لوگو یا تصویر پروفایل اینستاگرام کسب و کار شماست. این فرآیند در واقع تغییر طرز فکر مردم در مورد برند شما است. شرکت ها به دلایل مختلف، از جمله رهبری جدید، مخاطبان هدف جدید یا چشم انداز جدید شرکت، برند خود را تغییر می دهند. با این حال، صرف نظر از دلیل، تغییر نام تجاری یک کار بزرگ است و تصمیم به انجام آن را نباید به راحتی گرفت.

آیا میدانستید؟
تغییر نام تجاری فقط به معنای ارائه لوگوی جدید شرکت نیست. تغییر نام تجاری به معنای تغییر درک عمومی از سازمان شما است.

چگونه کسب و کار خود را ریبرندینگ کنید؟


تلاش‌های تغییر نام تجاری نباید عجله داشته باشند. برای ایجاد یک برنامه دقیق در مورد نحوه تغییر نام تجاری و رویدادهای مربوط به راه اندازی وقت بگذارید. اما قبل از اینکه قلم را روی کاغذ بیاورید، در مورد هر مرحله از تغییر نام تجاری خود فکر کنید.

این پنج سوال می تواند به شما کمک کند تا برندسازی مجدد کسب و کار خود را شروع کنید.

1. سوالات سخت را از خود بپرسید.
مهم است که در مورد شرکت خود فکر کنید و درک قوی از شرکت شما داشته باشید، چه کاری را بهتر از هر کسی انجام می‌دهید و می‌خواهید مشتریانتان در مورد شما چه چیزی بدانند. به مشتری فعلی خود و نوع ارزش های برند که آنها به دنبال آن هستند فکر کنید. به روز باشید و از رویدادهای جاری مطلع شوید و دریابید که در حال حاضر چه چیزی در بازار روند دارد. مشتریان در کسب و کاری مشابه شما به دنبال چه هستند؟

2. تصمیم بگیرید که چه کسی چه چیزی را اجرا خواهد کرد.
سوالات زیر را از خودتان بپرسید:

چه کسی برای ایجاد یک هدف، چشم انداز و ارزش های روشن نیاز به مشارکت دارد؟
چه کسی لوگوی شما را دوباره طراحی خواهد کرد؟
آیا نام شرکت نیاز به تغییر دارد؟
چه کسی دستورالعمل رنگ ها، فونت ها، نوشتن و طراحی را ایجاد خواهد کرد؟
چه کسی تمام عناصر جدید مانند وب سایت، علائم، وثیقه، اینترانت و فاکتورها را در سراسر شرکت پیاده سازی خواهد کرد؟
«در این فرآیند، نقش‌های مختلف مورد نیاز را در نظر بگیرید: تیم رهبری، تیم بازاریابی، طراحی، کپی‌نویسی، حقوقی و منابع انسانی.» «اگر قبلاً برندسازی مجدد را رهبری نکرده‌اید، احتمالاً عاقلانه است که یک آژانس یا مشاور برند را درگیر کنید تا شما را در این فرآیند راهنمایی کند و دیدگاهی بیرونی و حتی منابع اضافی ارائه دهد.»

3. نام تجاری جدید خود را ایجاد کنید.
این یک فرآیند سریع و آسان نیست و نباید باشد. شما می خواهید مطمئن شوید که در اولین بار آن را درست انجام می دهید. در غیر این صورت، می تواند اعتبار کسب و کار شما را تحت تاثیر قرار دهد. به دنبال نظرات مشتریان، کارمندان، شرکا، فروشندگان و موارد دیگر باشید تا مطمئن شوید که در مسیر درستی با نام تجاری جدیدی هستید که کسب و کار شما را مناسب ترسیم می کند.

هنگام ایجاد نام تجاری جدید، به این فکر کنید که چرا این کار را انجام می دهید. اگر این کار را فقط برای انتشار اخبار و جلب توجه انجام می دهید، ممکن است بخواهید در مورد آن تجدید نظر کنید.

4. اولویت بندی و تعیین اهداف.
از آنجایی که تغییر نام تجاری باید یک فرآیند آهسته و حساب شده باشد، شما نمی توانید همه کارها را یکجا انجام دهید.

داشتن یک برنامه نوشته شده برای زمانی که می‌خواهید هر بخش از برندسازی مجدد خود را تکمیل کنید، می‌تواند به همه دست اندرکاران کمک کند تا در مسیر اعلامی باقی بمانند، بنابراین اهداف و احساسات خود را در مورد برندسازی مجدد بنویسید.

5. اعلام کنید.
هنگامی که فرآیندهای بالا را تکمیل کردید، زمان آن است که تغییر نام تجاری خود را اعلام کنید. تغییر نام تجاری فرصت ایده آلی برای پیوند با فرصت های بازاریابی است.

“یک ایمیل برای مشتریان خود ارسال کنید و به آنها اطلاع دهید که چیزهای جدیدی را مشاهده خواهند کرد.” “به وضوح اهداف و استدلال خود را برای تغییر نام تجاری توضیح دهید و به آنها اطمینان دهید که خدمات عالی که قبلا دریافت کرده اند ادامه خواهد داشت. رسانه ها را درگیر کنید. یک بیانیه مطبوعاتی تهیه کنید و آن را در مقابل رسانه های کلیدی صنعت خود دریافت کنید. یک پست وبلاگ بنویسید که در مورد علت تغییر نام تجاری خود بحث کنید. این کلمه را در شبکه های اجتماعی منتشر کنید. و فروش و خدمات مشتری خود را برای نحوه اطلاع رسانی به مشتریان فعلی از تغییرات آماده کنید.”

بهتر است با مشتریان و شرکا شروع کنید زیرا آنها احتمالاً به روشی که کسب و کار شما تاکنون انجام داده است عادت کرده اند و دانش پیشرفته ای از تغییر و دلیل رخ دادن آن می خواهند.

بهترین راه برای اعلام برندسازی مجدد، فروش، تبلیغ یا مسابقه است. باید چیزی جذاب باشد که مشتریان شما را درگیر کند و تمام راه‌هایی را که تغییر نام تجاری شما برای آنها بهترین است، برجسته کند. 

از تغییر نام تجاری به عنوان فرصتی برای تقویت حضور خود در رسانه های اجتماعی و آگاه نگه داشتن عموم از تغییر استفاده کنید. تبلیغات رسانه های اجتماعی جدیدی ایجاد کنید که تلاش های شما را برای تغییر نام تجاری برجسته می کند. هدایای رسانه های اجتماعی را به عنوان انگیزه ای برای انتشار اخبار در مورد راه اندازی مجدد خود اجرا کنید. هر گونه رویداد تغییر نام تجاری را از طریق رسانه های اجتماعی برنامه ریزی کنید تا به تبلیغ آنها برای مخاطبان بیشتر کمک کنید.

مزایای بازسازی برند یا ریبرندینگ کسب و کارتان


تغییر نام تجاری شما چندین مزیت دارد. در دنیای بصری امروزی، تغییر نام تجاری می‌تواند اولین برداشت مصرف‌کنندگان از کسب‌وکار شما را تقویت کند – به‌ویژه زیرا شرکت‌ها همچنان به رقابت برای جلب توجه مصرف‌کننده در بازاری که به طور فزاینده‌ای اشباع شده و رقابتی است، بسیار مهم است.

برندهای معروف مانند Old Spice با افزایش مخاطبان خود از طریق تغییر نام تجاری، حاشیه سود را افزایش داده اند. زمانی که Old Spice در سال 2010 فرآیند تغییر برند خود را آغاز کرد، یک کمپین تبلیغاتی فروش محصول را تا 60 درصد افزایش داد زیرا توجه زوج ها و زنان را به خود جلب کرد. این شرکت همچنین از رکوردشکنی ترافیک وب سایت و افزایش تعداد مشترکین کانال یوتیوب خود خبر داد.

شاید مهم‌تر از همه، تغییر نام تجاری می‌تواند به مشتریان و تیم‌های شما شفافیت را در مورد آنچه کسب‌وکار شما دارد و باید ارائه دهد، بیان کند. به طور معمول، این منجر به بهبود فرآیندهای داخلی، همراه با افزایش شناخت و وفاداری برند می شود.

اشتباهاتی که هنگام ریبرندینگ کسب و کارتان باید از آنها اجتناب کنید


تغییر نام تجاری می تواند تأثیر مثبتی بر برند شما داشته باشد – البته تا زمانی که به طور متفکرانه انجام شود. از این اشتباهات رایج در فرآیند تغییر برند اجتناب کنید تا مطمئن شوید که همه چیز بدون مشکل پیش می رود:

  • ناهماهنگی: تا زمانی که همه مکانیسم‌ها برای پخش مستقیم آن در همه کانال‌هایتان آماده نشده‌اند، نام تجاری خود را معرفی نکنید. این اشتباه باعث سردرگمی می شود و ممکن است شرکت شما نامرتب به نظر برسد. در مراحل اولیه برنامه ریزی، ارزیابی کاملی از تمام دارایی های برند و تبلیغاتی که نیاز به به روز رسانی دارند، انجام دهید. بین تیم‌ها هماهنگ کنید تا مطمئن شوید که طرح‌ها برای همه قالب‌ها آماده هستند و یک برنامه دقیق برای عرضه ایجاد کنید.
  • فقدان ارتباط: Salesforce گزارش می دهد که 74 درصد از مشتریان احساس می کنند که شفافیت و ارتباط صادقانه در حال حاضر مهم تر از همیشه است. یک برنامه ارتباطی قوی برای برندسازی مجدد شما از اعتبار و اعتمادی که با مشتریان، کارمندان، اعضای هیئت مدیره و سایر طرف هایی که به کسب و کار شما اهمیت می دهند محافظت می کند.
  • عدم تخصص: هنگام تلاش برای اجرای یک برند مجدد، همکاری با یک مشاور را در نظر بگیرید. مشاوران شخص ثالث ارزیابی عینی از برند شما ارائه می دهند و سال ها تجربه تحقیقات بازار را به روی میز می آورند.
  • پیام‌های نامشخص: برند شما باید آنچه را که شرکت شما انجام می‌دهد، انجام می‌دهد و  ارائه می‌کند را به اشتراک بگذارد. نام تجاری و اصطلاحاتی که با مخاطب هدف شما صحبت نمی کند یا خیلی مفهومی، بیش از حد هوشمندانه یا نامشخص است، می تواند به کسب و کار شما آسیب برساند.
357

3 مخاطب اصلی هر برند

بازاریابی برند پیچیده است – نه تنها به این دلیل که قطعات متحرک زیادی دارد، بلکه به این دلیل که اکثر متخصصان بازاریابی همچنان آن را با سایر فعالیت های بازاریابی اشتباه می گیرند.

بازاریابی برند با تبلیغات یکی نیست و مشابه بازاریابی مستقیم نیست. بازاریابی برند چیزی بزرگتر و مبهم تر را در بر می گیرد.

یکی از راه‌های نزدیک شدن به بازاریابی برند به گونه‌ای که تمرکز داشته باشید، فکر کردن به سه مخاطب برای هر برند است:

1. مشتریان بالقوه جدید (اکتساب).

2. مشتریان موجود (نگهداری).

3. اعضای داخلی تیم و ذینفعان (الهام بخش).

همانطور که برنامه بازاریابی خود را توسعه می دهید، در نظر گرفتن این سه مخاطب هدف به شما کمک می کند تا یک کمپین بازاریابی برند را تعریف کنید.

منظور ما از بازاریابی برند چیست؟

هنگامی که ما در مورد بازاریابی برند صحبت می کنیم، در مورد ساختن برند شما از طریق قرار دادن آن در معرض افراد زیادی از مخاطبان هدف خود صحبت می کنیم. بازاریابی برند باعث ایجاد شهرت و شناخت شما می شود و به برقراری روابط با مخاطبان هدف شما کمک می کند.

برندسازی به نحوه صحبت شما درباره خود و تصویرتان و همچنین نحوه ایجاد ارزش برای مشتریان و سهامداران مربوط می شود. از بسیاری جهات، بازاریابی برند در مورد داستان سرایی است –

توضیح داستان برند شما، چه چیزی شما را متفاوت می کند و برند شما چه احساسی را در مردم ایجاد می کند.

نام تجاری تان، شما را از رقبایتان متمایز می کند – بیان شخصیت، هویت، ارزش ها و وعده ارزش شرکت شما به سهامداران شما.

نام تجاری شما انتزاعی است که یک پاسخ احساسی و یک پاسخ ملموس را نشان می دهد. به عنوان مثال، نام تجاری شما می تواند یک حس شادابی باشد که با برچسب قرمز (کوکاکولا) همراه است.

هنگامی که یک داستان برند دارید، می توانید از استراتژی های بازاریابی مختلف برای ارائه پیام استفاده کنید. به عنوان مثال، بازاریابی برند برای کوکاکولا یک برند احساسی از شادی و تجربه‌ای با طراوت را ارائه می‌دهد. در واقع، در زبان ماندارین، کوکاکولا را می توان به عنوان “تفریح خوشمزه” یا “خوشبختی خوشمزه” ترجمه کرد.

پیام برند با استفاده از سایر استراتژی های بازاریابی ارائه می شود. کمپین تبلیغاتی کوکاکولا، «مکثی که تازه می‌کند»”The Pause That Refreshes,، واکنش احساسی برند را به تازگی نشان می‌دهد و آن را با لوگو و بسته‌بندی ملموس‌تر کوکاکولا مرتبط می‌کند.

هنگامی که پیام برند خود را تعریف کردید، استراتژی بازاریابی برند شما باید آن وعده برند را برای هر یک از سه مخاطب هدف شما ترجمه کند.

تطبیق نام تجاری با هدف

تطبیق پیام برند شما با مخاطبان هدف می تواند یکی از چالش برانگیزترین جنبه های بازاریابی برند باشد. همانطور که برند خود را توسعه می دهید، باید مخاطبان هدف خود را در ذهن داشته باشید.

هرچه نیازهای اطلاعاتی و پاسخ های احساسی مخاطبان خود را عمیق تر درک کنید، بیشتر می توانید برنامه های بازاریابی خود را متمرکز کنید و بودجه بازاریابی خود را به طور موثرتری تخصیص دهید.

1. مشتریان بالقوه جدید

برنامه های بازاریابی اساساً برای هدایت فروش طراحی شده اند و تعداد سرنخ های جدید موفقیت اکثر کمپین های بازاریابی را اندازه گیری می کند. در واقع، متخصصان بازاریابی اغلب از تعداد سرنخ های فروش واجد شرایط به عنوان شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) استفاده می کنند که تبلیغات و پاداش ها را دیکته می کنند.

در همان زمان، هزینه های جذب مشتری (CAC) Customer Acquisition Cost بین سال های 2013 و 2019 60 درصد افزایش یافت.

بیشتر این افزایش را می توان به افزایش هزینه بازاریابی محتوا نسبت داد. محتوای آنلاین از طریق وبلاگ ها، فیلم ها، پست های رسانه های اجتماعی، راهنماهای قابل دانلود و سایر منابع گران است اما بسیار موثر است. ثابت شده است که محتوا بهترین راه برای رساندن پیام برند به مشتریان بالقوه است و شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا به مشتریان بالقوه کمک کنند تا بین وعده برند و ارزشی که از برند دریافت می‌کنند ارتباط برقرار کنند.

استفاده از محتوا برای بسته‌بندی ارزش پیشنهادی برند شما را قادر می‌سازد پیام برند خود را در جایی ارائه دهید که مخاطبان هدف شما احتمالاً آن را ببینند، بنابراین آگاهی را افزایش می‌دهد.

هنگامی که آگاهی پیدا کردید، می‌توانید با نشان دادن اینکه برند شما چگونه به آنها سود می‌رساند، روی سوق دادن مشتریان بالقوه تمرکز کنید و در نهایت به شما این امکان را می‌دهید که آنها را به عنوان مشتری جذب کنید.

2. حفظ مشتری

سازمان های بسیار کمی منابع کافی را برای حفظ مشتری اختصاص می دهند. هزینه حفظ مشتری پنج برابر کمتر از جذب مشتری است و افزایش حفظ مشتری به میزان 5 درصد می تواند سود را بین 25 تا 95 درصد افزایش دهد. میانگین نرخ حفظ مشتری برای پنج شرکت برتر در بیشتر صنایع 94 درصد است و احتمال افزایش فروش مشتری فعلی بین 60 تا 70 درصد است. به همین دلیل است که ارتباط با مشتریان فعلی مهمتر از یافتن مشتریان جدید است.

به مشتریان فعلی شما باید یادآوری شود که چرا شما را دوست دارند برند شما هستند و برای شما مهم هستند. از پیام برند خود برای ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان از طریق خبرنامه های الکترونیکی، کمپین های رسانه های اجتماعی، تبلیغات، مسابقات، پیشنهادات

ویژه فقط برای مشتریان و سایر ابزارها استفاده کنید. با اطلاع رسانی و سرگرم نگه داشتن مشتریان فعلی، شناخت برند را ارتقا دهید.

3. ذینفعان داخلی

از اعضای تیم داخلی خود غافل نشوید. آنها نیز باید آگاه و الهام گرفته شوند.

تیم خود را از طریق خبرنامه های داخلی، ایمیل ها، پست ها در اتاق ناهار و غیره در مورد تبلیغات مشتری و اخبار شرکت به روز نگه دارید. به یاد داشته باشید که اعضای تیم شما حامل پیام برند هستند، بنابراین بسیار مهم هستند.

تیم داخلی شما فراتر از کارکنان است. استراتژی های ارتباطی را برای شرکا، اعضای هیئت مدیره، تامین کنندگان، دوستان و خانواده توسعه دهید. همه آنها بخشی از سازمان هستند و پیام برند را به شیوه خود حمل می کنند.

بازاریابی برند یک تلاش مشترک است – نه تنها با تیم داخلی شما، بلکه با مشتریان و مشتریان بالقوه. هرکسی که پیام برند شما را دریافت می‌کند، می‌تواند به یک شکل مبشر شود. به همین دلیل ضروری است که هویت برند خود و ارزشی که برای هر یک از مخاطبان شما ارائه می دهد روشن باشید.

159

دامنه مناسب ارزش برند شما را افزایش می دهد

ارتباط مستقیمی بین انتخاب نام دامنه و ارزش برند وجود دارد.

ما برندها را بر اساس دارایی‌هایشان مدام قضاوت می‌کنیم، برخی را نادیده می‌گیریم و برای دیگران مبشر می‌شویم.

و تقریباً برای همه شرکت‌ها، مهمترین دارایی برند یک نام و یک نام دامنه منطبق است.

ارزش برند با یک دامنه قابل برند شروع می شود

بیایید با چند اعداد واقعی شروع کنیم: ارزش برند شما درصدی از ارزش کلی شرکت شما است که از برند شما ناشی می شود.

چه چیزی یک نام دامنه را قابل برند می کند؟

دامنه‌های تک کلمه‌ای فوق‌العاده ارزش کسب و کار شما را به شدت افزایش می‌دهند و تقریباً همیشه یک سرمایه‌گذاری عالی هستند. متأسفانه، آنها برای بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک یا اولین بار بسیار گران هستند.

سایر نام‌های قابل برند در صورتی ارزش ایجاد می‌کنند که بیان آن‌ها آسان، به خاطر سپردن آسان و نمایانگر دیدگاه برند شما باشد.

چندین نوع دامنه قابل برند وجود دارد که بارها و بارها موفق می شوند. بیایید نگاهی به برخی از دامنه‌های قابل برندسازی عالی بیندازیم که هر کدام از کسب‌وکارهای موفق پشتیبانی کرده‌اند:

نام های ترکیبی: اینستاگرام، گروپون، پینترست

ترکیبات: PayPal، HappyReturns

املای خلاق: Lyft، Tumblr

تبدیل: Zappos، Shopify

احتمالاً می توانید نام های قابل برند بیشتری را برای هر دسته در نظر بگیرید. کلید ایجاد نام تجاری خود در ایجاد تعادل بین سهولت استفاده با معنا، ارتباط و داستان سرایی است.

نام های قابل برند چگونه کار می کنند

نام‌های قابل برند، مخاطبان شما را جذب می‌کنند. گاهی اوقات، آنها ارتباط بین برند شما و ایده‌های موجود را تشویق می‌کنند. آنها همچنین ممکن است افراد را وادار کنند که سؤال بپرسند یا آنقدر الهام بخش باشند که دامنه شما را به خاطر بسپارند.

با جذب افراد به این شکل، یک دامنه قابل برند تضمین می کند که کاربران به طور مکرر به سایت شما باز می گردند و دسترسی شما را از طریق دهان به دهان افزایش می دهد. هر دامنه و نام خوبی باید با سبک و ارزش های برند شما همخوانی داشته باشد و به مشتریان بالقوه نشان دهد که در هنگام انتخاب محصولات یا خدمات شما در چه کاری هستند. به این ترتیب، دامنه‌های قابل برندسازی نقش کلیدی در ایجاد سفر مشتری و ایجاد برندی دارند که مردم متوجه آن می‌شوند، از آن خرید می‌کنند و در نهایت به آن وفادار می‌شوند.

نام دامنه شما مشخص می کند که مشتریان شما چگونه کسب و کار شما را می بینند. این همان چیزی است که آن را به یکی از با ارزش ترین دارایی های شما تبدیل می کند، اگر مردم به برند شما اعتماد نداشته باشند یا از سایت شما بازدید نکنند، از شما خرید نخواهند کرد.

به همین دلیل است که دامنه های قابل برندسازی بسیار مهم هستند — آنها بهترین شانس ممکن را برای ایجاد یک نام تجاری ارزشمند به شما ارائه می دهند.

357951

5 اصل برای ایجاد یک تصویر برند مغناطیسی

وقتی به برندسازی فکر می‌کنم، روزنامه‌نگار درونی من این کلمه را به مفهوم داستان سرایی مرتبط می‌کند.

برندسازی موثر، مشتریان بالقوه را به سفری می برد که در آن کاملاً درک می کنند که شما چه کار می کنید، چرا و چگونه.

فراتر از آن، یک برند واقعاً مغناطیسی قطبی و منحصر به فرد است. هرچه یک نام تجاری مغناطیسی تر باشد، کمتر به رقابت برای مشتریان جدید نیاز دارد. با موقعیت منحصر به فرد و ارزش پیشنهادی قانع کننده، مشتریان بالقوه و مشتریان جدید به طور طبیعی به سمت چنین برندی

جذب می شوند.

به عنوان فردی که تقریباً یک دهه در بخش فروش و روابط عمومی کار کرده‌ام، می‌دانم که ایجاد یک برند با جاذبه‌های واقعی چقدر می‌تواند سخت باشد.

در اینجا برخی از اصول برندسازی وجود دارد که می تواند به کسب و کار شما کمک کند تا از جستجوی مشتریان جدید به جستجوی مشتریان جدید برای شما کمک کند.

احساسات مشتریان خود را با برنامه ریزی و ساختار درگیر کنید

وقتی مشتری شما برای خدمات برند شما هزینه می پردازد، شکاف عاطفی بین جایی که هستند و جایی که می خواهند پس از مداخله شما باشند را شناسایی کرده اند.

برندسازی مغناطیسی با مشتریان بالقوه همدلی می کند و درک درستی از ارزش خدمات خود را نشان می دهد.

انسان ها موجوداتی احساسی هستند. ما فقط با شرکت هایی تجارت می کنیم که می شناسیم، دوست داریم و به آنها اعتماد داریم. برای اینکه برندهای ما حس اعتماد را در مشتریان خود برانگیزند، باید اطمینان حاصل کنیم که نه تنها می دانیم چگونه شکاف های مشتریان خود را پر کنیم، بلکه مشتریان ما نیز می دانند که ما نیز چگونه این کار را انجام دهیم. مشتریان بالقوه ما دوست دارند ساختار، فرآیند و برنامه ریزی کلی در مورد خدمات ما را ببینند. باز هم، داستان سرایی بسیار مهم است زیرا مشتریان شما می خواهند با خدمات شما سفر کنند.

یک پیشنهاد ارزشی واضح و سرراست به اشتراک بگذارید

اشتباه رایجی که هنگام برندسازی مرتکب می شویم این است که داستان سرایی ما طولانی و گسترده است.

ما اغلب با خدمات ارائه شده بیش از حد ارتباط برقرار می کنیم و دامنه توجه مشتریان بالقوه خود را بیش از حد برآورد می کنیم. در این عصر دیجیتال، ما در مجموع از اضافه بار اطلاعات رنج می بریم. با این حال، مسئولیت ما به عنوان برندها این است که اطمینان حاصل کنیم که هنگام انتقال ارزش خود مختصر و در دسترس هستیم.

هر چه یک مشتری بالقوه راحت تر بفهمد که چگونه می توانیم به آنها کمک کنیم به آنچه می خواهند دست یابند، شانس بیشتری برای تبدیل آنها به مشتری خواهیم داشت.

اگر از مشتریان احتمالی خود بپرسید که آیا آنها آنچه را که شما ارائه کرده‌اید می‌دانند، آیا می‌توانند سریع و واضح پاسخ دهند؟ اگر نه، شاید این نشانه ای است که باید روی این اصل کار کنید.

جایگاه برند خود را پرورش دهید

چه کارهای منحصر به فردی را بهتر انجام می دهید که به ارزش پیشنهادی شما می افزاید؟ چه تفاوتی با رقبای خود دارید؟ اینها سوالاتی هستند که باید در نظر بگیرید، زیرا هرچه پیشنهاد شما منحصر به فردتر باشد، ممکن است مشتریان بیشتری پیدا کنید که با شما کار می کنند زیرا شما بسیار متفاوت هستید. اگر نام تجاری شما ارزش منحصر به فرد زیادی ندارد، شاید تامل در مورد

اینکه چگونه می توانید به عنوان یک تجارت و شخص رشد کنید مفید باشد.

از دیگران بخواهید در مورد خدمات و برند شما صحبت کنند

جمع‌آوری و به نمایش گذاشتن گواهی‌نامه‌ها راهی عالی برای ایجاد اعتماد با سرنخ‌ها و مشتریان احتمالی شماست. با این حال، فراتر از نمایش مشتریان قبلی خود در رسانه های اجتماعی یا صفحات فرود، یک راه عالی برای ایجاد مدرک اجتماعی، برجسته شدن در اخبار است. با نوشتن و انتشار مقالاتی در مورد شما در خبرگزاری های مختلف، می توانید دوباره اعتماد خود را به مشتریان خود افزایش دهید و در نتیجه شانس تبدیل آنها به مشتریان پولی را افزایش دهید.

دریافت اخبار مختلف بدون شک درهای زیادی را به روی من باز کرده است. از آن زمان به بعد فروش محصولات، استخدام شدن، صحبت کردن و به طور کلی جذب مشتریان باکیفیت آسان تر شده است. نه تنها به عنوان یک اقتدار بیشتر در جایگاه خود تلقی می شوم، بلکه می توانم تأثیر گسترده تری نیز داشته باشم زیرا افراد بیشتری به برند من با اثبات اجتماعی من اعتماد دارند.

روی استراتژی روابط عمومی خود سرمایه گذاری کنید

داشتن راه های متعدد برای برقراری ارتباط با مردم برای افزایش اعتبار، دسترسی و دسترسی به برندهای ما حیاتی است.

استراتژیک بودن ضروری است زیرا همه پیام ها برای همه رسانه ها مناسب نیستند. برخی از چیزها بهتر است در یک بیانیه مطبوعاتی گفته شوند، در حالی که برخی دیگر در یک پست رسانه اجتماعی یا صفحه فرود وب سایت هستند. میزبانی رویدادها و کنفرانس های مطبوعاتی نیز می تواند راه های عالی برای برقراری ارتباط با مخاطبان مورد نظر ما باشد.

معمولاً، استراتژی‌های روابط عمومی ما برای دستیابی به یکی از دو چیز – ایجاد هیاهو و اعتبار در یک نام تجاری یا محافظت از شهرت بلندمدت برند، ایجاد می‌شوند. در هر صورت، یک استراتژی روابط عمومی موثر می‌تواند برندهای ما را در چشم مشتریان بالقوه و مخاطبان عمومی انعطاف‌پذیرتر، قابل توجه‌تر و قابل اعتمادتر کند.

رشد یک برند می تواند برای هر کسی یک کار دلهره آور باشد. راه‌های زیادی برای دستیابی به اهداف مشابه وجود دارد و ما اغلب می‌توانیم درک مشتریان خود را نادیده بگیریم، در حالی که سعی می‌کنیم رشد را تحت هر محدودیتی که ممکن است داشته باشیم، متعادل کنیم.

با این حال، ما صاحبان مشاغل خدمتگزار طبیعت انسانی هستیم بالقوه و مشتریان ما برندهایی که ماهیت انسان گفته شده را عمیق‌تر درک می‌کنند و جذاب‌تر هستند، آنهایی هستند که در نهایت موفق‌تر و مغناطیس‌تر می‌شوند. امیدواریم بتوانید اصولی را که در اینجا شرح داده شده است در کسب و کار خود اعمال کنید و تماشا کنید که مشتریان جدید پولی را به سرعت و با ظرافت پیدا می کنید.

برندسازی

5 کاری که برندهای بزرگ به درستی انجام می دهند

شاید تقلید کامل از آنها ممکن نباشد، اما اگر کارهای برندهای بزرگ را درک کنید، شانس موفقیت خود را افزایش خواهید داد.

این راهنما شما را از طریق پنج اقدامی که برندهای بزرگ انجام می‌دهند، راهنمایی می‌کند و همچنین هفت نمونه از برندهای بزرگ را در اختیار شما قرار می‌دهد. شروع کنیم!

5 اقدامی که برندهای بزرگ انجام می دهند


پنج مورد زیر بدون شک کاری است که همه برندهای بزرگ انجام می دهند. به این ترتیب، از آنها به عنوان راهی برای افزایش اثربخشی برند خود استفاده کنید.

1. برندهای بزرگ بر هنر ارتباطات مسلط هستند

“ارتباط خوب به اندازه قهوه سیاه محرک است و خوابیدن بعد از آن نیز سخت است.” -Anne Morrow Lindbergh

برای کسی جای تعجب نیست که برندهای موفق در همه زمینه های ارتباطی رشد می کنند. با این حال، انجام تنظیمات در این زمینه همیشه آسان نیست.

خوشبختانه با چند استراتژی ساده می توانید در مسیر درست قرار بگیرید و روابط بهتری با مشتریان داشته باشید.

اکنون، قبل از اینکه بتوانید ارتباطات برند خود را تقویت کنید، باید استانداردهای اساسی را برای دیکته کردن همه پیام‌ها و لحن آینده تعیین کنید.

به منظور ایجاد مجموعه ای مشخص از اصولی که باید به آنها اشاره کرد، موارد زیر را رعایت کنید:

  • یک شخصیت برند ایجاد کنید. اگر مشتریان بتوانند برند شما را به عنوان فردی با ویژگی‌های انسانی تصور کنند، برای همه اشکال ارتباطی بسیار آسان‌تر می‌شود. روشی را که می‌خواهید مشتریان در مورد برند شما فکر کنند مشخص کنید و از آنجا شروع کنید.
  • بازار خود را درک کنید. اگر واقعاً آنها را نشناسید، بین ارتباط شما و مخاطبان بسیار قطع خواهد شد. یاد بگیرید که آنها چه کسانی هستند، چه می خواهند و به چه چیزی نیاز دارند، سپس شروع به ساخت صدای خود کنید.
  • ایده آل های برند بسازید. توانایی رجوع به ایده آل های برند خود باعث ایجاد تفاوت در هنگام برقراری ارتباط می شود. این مانند یک چراغ راهنما در طول مکالمات است.
    با توجه به این اصول، شما آماده هستید تا یک طرح ارتباطی برای برند ایجاد کنید. برای موفقیت این تکنیک ها را دنبال کنید.

دسترسی خود را گسترش دهید

بخشی از تسلط بر ارتباطات، افزایش میزان مکالماتی است که می توانید داشته باشید. به این ترتیب، مکان هایی را در نظر بگیرید که مخاطبان شما ممکن است وقت خود را سپری کنند.

آیا در چه زمانی و در کجا از شما می خواهند ظاهر می شوید؟ آیا آنها شما را در همان پلتفرم های رسانه های اجتماعی که استفاده می کنند می بینند؟

برندسازی

پتانسیل گفتگوی بیشتر

نحوه پاسخ دادن به مشتریان را بررسی کنید تا ببینید آیا می توانید گفتگو را بیشتر کنید.

آیا پاسخ های شما خودکار هستند؟ اگر چنین است، به دنبال راه هایی برای ایجاد مکالمه و تعامل با مشتری برای بیش از یک لحظه کوتاه و بی معنی باشید.

شفاف باشید

در نهایت، شفافیت برند چیزی است که برندهای بزرگ را در ارتباطات خود متمایز می کند. اگر با نیت صادقانه وارد گفتگو شوید، همه چیز به آرامی پیش خواهد رفت.

علاوه بر این، مشتریان به کار و ارتباط با شما ادامه خواهند داد.

2. برندهای بزرگ برجسته هستند

«تعیین کنید که چه کسی هستید و برند شما چیست و چه چیزی نیستید. بقیه اش فقط سر و صدای زیادی دارد.» – Geoffrey Zakarian

بسیاری از محصولات و خدمات تقریباً یکسان در بازار همیشه وجود دارد. اگر برند روی برچسب نبود، اکثر مردم نمی‌توانستند تفاوت بین یک محصول یا محصول دیگر را تشخیص دهند.

برندسازی

بنابراین، چیزی که برندهای خوب را عالی می‌کند، این است که در مجموع چقدر در مقایسه با رقبا برجسته هستند.

هرچه تمایز برند بیشتری کسب کنید، شانس بیشتری برای جذب مشتریان و حفظ آنها خواهید داشت.

یقیناً در عمل کاهش روندها، پیمودن مسیری که طی نشده و ریسک کردن، ارزش دارد. برندهایی که به طور منظم این کار را انجام می دهند، در نهایت برجسته می شوند.

3. برندهای بزرگ متعهد به ثبات هستند

«ثبات، پایه واقعی اعتماد است. یا به قول خود عمل کنید یا به آن عمل نکنید.»– Roy T. Bennett

ثبات یک چیز خنده دار در دنیای برندسازی است. اغلب اوقات این ایده برای ترفندهای جدید و هیجان انگیز این تجارت نادیده گرفته می شود.

برندسازی

در حقیقت، ثبات برند چیزی است که برندها را موفق می کند و آنها را از طریق ضخیم و نازک در صدر قرار می دهد.

آیا این بدان معناست که نمی توانید تغییراتی مانند ارتقاء یا تغییر نام تجاری ایجاد کنید؟ البته که نه. اما پیوستگی عناصر متعدد برند باید کاملاً در جای خود باشد.

برندهای بزرگ با اطمینان از اینکه چیزهایی مانند ارزش های برند در طول ارتباطات از مسیر خارج نمی شوند و عناصر بصری از یک پروژه بازاریابی به پروژه دیگر تغییر نمی کنند، به ثبات متعهد می شوند.

برای تبدیل شدن به یک برند عالی، همین سطح از تعهد را به ثبات دنبال کنید.

4. برندهای بزرگ تصویر خود را درک می کنند

یک برند دیگر آن چیزی نیست که ما به مصرف کننده می گوییم که هست، بلکه چیزی است که مصرف کنندگان به یکدیگر می گویند که هست. – Scott Cook

بهترین برندها از تصویر برند خود آگاه هستند و سخت تلاش می کنند تا به شیوه ای مثبت بر آن تأثیر بگذارند.

البته، بزرگترین شاخصی که نشان می دهد چقدر تصویر ما موفق خواهد بود، هویت برند است. برندهای بزرگ این را درک می کنند و یکی را می سازند تا بر دیگری تأثیر بگذارند.

برندسازی

پس از ایجاد تصویر، بهترین برندها کسانی هستند که آن را درک می کنند. دانستن اینکه مشتریان چگونه به شما نگاه می کنند، کلید همه کمپین های آینده است.

به روش هایی فکر کنید که مخاطبان هدف شما برند شما را می بینند و بر اساس آن تنظیم کنید.

5. برندهای بزرگ با اصالت رشد می کنند

صداقت اولین فصل کتاب حکمت است. -Thomas Jefferson

ما بارها و بارها آن را می بینیم – مارک هایی با محصولات و خدمات پایین تر از برندهای بزرگتر فروش دارند و دوام بیشتری دارند. در این مرحله نمی توان الگو را نادیده گرفت.

این الگو، البته، نتیجه مستقیم برندهایی است که در تمام تلاش ها اصیل و معتبر هستند. بیش از هر زمان دیگری، با اطلاعاتی که در دسترس همه است، مارک های بزرگ باز و صادق هستند.

برندسازی

این بدان معنا نیست که هر برندی باید یک کتاب باز باشد، اما هر چه یک برند باریکتر به نظر برسد، مشتریان فاصله بیشتری بین خود و شرکت ایجاد خواهند کرد. برای جلوگیری از این نتیجه، اعتبار برند را هدف قرار دهید.

اکنون که پنج اقدام مهم دارید که برندهای موفق به آن پایبند هستند، بیایید به هفت نمونه از برندهای بزرگ نگاهی بیندازیم و توضیح دهیم که چرا آنها تا این حد موفق هستند.

7 نمونه از برندهای بزرگ


“برند شما مهم ترین سرمایه گذاری است که می توانید در کسب و کار خود انجام دهید.” – Steve Forbes

هفت مثال زیر برندهای بزرگ را نشان می‌دهد و سعی می‌کند بینشی در مورد اینکه چرا هر کدام خود را به یک برند عالی ارتقا داده‌اند، نشان دهند.

1: Apple

نکته ای که من دوست دارم در توضیح اینکه چرا اپل چنین برند بزرگی است به آن اشاره کنم این است که به نظر می رسد محصولات آنها یکدیگر را تقویت می کنند.

آنها متوجه شده اند که چگونه می توانند اقلام را به روشی عملی تبلیغ کنند. به عنوان مثال، اپل واچ یکی از لوازم جانبی آیفون است که پس از داشتن یکی یا دیگری، خرید آن را توجیه‌پذیرتر می‌کند.

این نوع برندسازی مشتریان را به کل دنیای فناوری اپل می کشاند.

اپل

علاوه بر این، چیدمان‌های فروشگاه‌های اپل در تجارب مشتری که ارائه می‌کنند منحصربه‌فرد و جهانی هستند، با یک مفهوم باز که همه چیز را به نمایش می‌گذارد.

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: جلب توجه به یک گروه خاص به معنای مشتریان کمتر نیست. اپل بازاریابی خود را به سمت یک گروه خاص هدف قرار می دهد، اما بدون در نظر گرفتن این امر، دسترسی آنها را گسترش می دهد.

2. Taco Bell

تاکو بل با اختراع مجدد آرم ها، شعارها و طرح های خود همیشه با چیز جدیدی که به نظر می رسد هر بار کار می کند، چیزهایی را که سایر برندها فقط رویای آنها را در سر می پرورانند، به دست می آورد.

چه آنها در حال مدرنیزه کردن یک عبارت یا بازسازی فضای داخلی رستوران های خود هستند، تاکو بل خود را از رقبای خود جلو می اندازد و استانداردهایی را تعیین می کند که دیگران باید از آن پیروی کنند.

مهم‌تر از همه، تاکو بل مشتریان خود را با چیزهایی مانند هنرهای خلاقانه و سایر سرگرمی‌های سبک زندگی، هم در بسته‌بندی و هم روی دیوار رستوران‌ها درگیر می‌کند.

این برند این شرکت را نه تنها مکانی عالی برای خرید غذا، بلکه یک ورزش فرهنگی برای علاقه مندان به هنرهای خلاق می داند.

در نظر بگیرید که چگونه تاکو بل از برندسازی موضعی برای ارتباط با مشتریان خود در سطح عمیق‌تری استفاده می‌کند تا در کمپین‌های بازاریابی خود نیز موفقیت مشابهی داشته باشد.

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: تاکو بل به ما نشان می دهد که تغییر و اختراع مجدد اگر به درستی انجام شود می تواند مکرر باشد. به دنبال راه های جدیدی برای متمایز شدن با برند خود باشید.

3. Nike

نایک علیرغم داشتن محصولی که هرگز واقعاً دستخوش تغییرات اساسی نمی‌شود (لباس‌های ورزشی)، در طول سال‌ها با پیوستن ایده‌ها و تصاویر منحصربه‌فرد به برند خود از طریق کمپین‌های بازاریابی، همچنان مرتبط باقی مانده است.

یکی از این راه‌ها تغییر دادن دنیای لوگوها با استفاده از شبح ستاره NBA مایکل جردن بود که با وجود بازنشستگی جردن در دهه‌ها پیش، هنوز هم امروزه از آن استفاده می‌شود.

محصولات نایک به خودی خود چیز خاصی نیستند، اما برندی که پشت سر آنها قرار دارد، از طریق ریسک های محاسبه شده و کمپین های بازاریابی منحصر به فرد، محصولات را به معنای بیشتری ارتقا داده است.

به نظر می رسد ایده های آنها ارتباط مثبتی با مخاطبان برقرار می کند که در درازمدت همه چیز را تغییر می دهد.

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: نایک متوجه شد که تنها راه برای برجسته شدن در صنعت خود از طریق تکنیک های بازاریابی پرخطر و چسباندن خود به نمادهای مرتبط است. به دنبال راه هایی برای فاصله گرفتن از راه های مشابه باشید.

4. Amazon

آمازون یکی از نمونه های برندی است که کاری را که دیگران قبلاً انجام می دهند را انتخاب می کند و آن را کارآمدتر و راحت تر برای مشتریان انجام می دهد.

در نتیجه، آنها از طریق اثربخشی محض به یک برند بزرگ تبدیل شده اند. هر بار که آنها سرویس جدیدی را ارائه می کنند، به استاندارد صنعت تبدیل می شود و اغلب رقابت نمی تواند ادامه یابد.

در صورت امکان، به مدل آمازون فکر کنید و سعی کنید خودتان آن را اعمال کنید. اگر راهی برای پیشی گرفتن از رقبای خود وجود دارد، چرا به جای تقلید از رقبای خود، سراغ آن نروید؟

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: رقابت گاهی اوقات به یک رویکرد جدی نیاز دارد. برندهای بزرگ اغلب با این چالش روبرو می شوند.

5. IKEA

برای محصولاتی که IKEA می فروشد، بیش از حد در مورد آنها صحبت می شود. چگونه یک برند مبلمان می تواند این همه توجه و تبلیغات شفاهی را به خود جلب کند؟

پاسخ این است که آنها خود را بی نهایت متفاوت از سایر خرده فروشان مبلمان می دانند.

احتمالاً شایع‌ترین دلیل، تجربه برند آن‌ها است، که هر زمانی که شخصی محصول جدیدی را از IKEA خریداری می‌کند و آن را کنار هم قرار می‌دهد، به نمایش گذاشته می‌شود.

اگر می‌توانید به یکی از این برندهای بزرگ به‌عنوان فردی که از محدودیت‌های فروششان رهایی می‌یابد، اشاره کنید، IKEA همان کسی است که به آن اشاره می‌کنید.

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: واقعاً همه چیز در مورد آنچه شما از نظر محصولات یا خدمات ارائه می دهید نیست. برای چیزی بیشتر تلاش کن

6. Microsoft

مایکروسافت به دلیل روشی که تلاش‌های بازاریابی خود را بر روی مخاطبان مناسب متمرکز می‌کند، یک برند عالی است.

اکنون، به وضوح مایکروسافت یک رقیب مستقیم برای اپل است، که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم. بنابراین، باید دلیلی وجود داشته باشد که چرا این دو می توانند با وجود داشتن خدمات مشابه، هر دو عالی باشند.

برای مایکروسافت، آنها به این نتیجه رسیدند که مهمتر است که در دسترس و قابل استفاده برای همه باشد تا یک گروه خاص.

این نوع فداکاری مخاطره آمیز بود اما چیزی است که آنها را برای میلیون ها نفر راحت می کند.

نکات کلیدی که باید در نظر بگیرید: ما همیشه مجبور نیستیم با رقبای خود دقیقاً برای مشتریان مشابه مبارزه کنیم. گاهی اوقات این اتفاق می افتد، اما نام تجاری ما می تواند به بازارهای جدید تبدیل شود.

7. Toyota

تویوتا یک برند خودرویی است که بدون توجه به نوع رقابتی که به وجود می‌آید، در سرتاسر جهان به رشد خود ادامه می‌دهد. بنابراین، چه چیزی آنها را به یک برند عالی تبدیل می کند؟

به راحتی می توان به کیفیت محصول و همچنین مقرون به صرفه بودن اشاره کرد، اما بسیاری از رقبای آنها مشابه آن را ارائه می دهند.

درعوض، چیزی که تویوتا را به یک برند عالی تبدیل می‌کند، روشی است که آن‌ها خود را به خانواده معرفی کرده‌اند، که به‌طور پیش‌فرض باعث می‌شود برند شما ایمن‌تر به نظر برسد (مطمئناً، خودروی خانوادگی ایمن‌تر است).

نکات کلیدی که باید در نظر گرفته شوند: من دوست دارم به تویوتا اشاره کنم که چرا برخی از برندها بر دیگران متمایز هستند. مطمئناً، آنها یک وسیله نقلیه قابل اعتماد می سازند، اما بیشتر به این موضوع می پردازد که چگونه خود را به عنوان برندی معرفی می کنند که باعث موفقیت آنها می شود.

راه شما به سوی عظمت از اینجا شروع می شود

برندهای بزرگ نه تنها به این دلیل که چقدر موفق هستند، بلکه به این دلیل که چگونه می توانند برندهای دیگر را تحت تأثیر قرار دهند و الهام بخش آنها برای ظهور هستند، عالی هستند.

اکنون که کارهای بسیاری را می بینید که سایر برندهای بزرگ انجام می دهند، زمان آن رسیده است که به عظمت خود دست یابید.

 

برندسازی

برندسازی

برندسازی فرآیند ایجاد یک درک قوی و مثبت از یک شرکت، محصولات یا خدمات آن در ذهن مشتری با ترکیب عناصری مانند لوگو، طراحی، بیانیه ماموریت و یک موضوع ثابت در تمام ارتباطات بازاریابی است.

یک برند قوی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا از سر و صدا بکاهند و تأثیری ماندگار بر مخاطبان هدف خود بگذارند. در اصل، نام تجاری قولی است که یک شرکت به مشتریان خود می دهد. برند قوی چیزی است که یک شرکت را از شرکت دیگر متمایز می کند و ارزش منحصر به فردی را که شرکت ارائه می دهد، نشان می دهد. این بخشی جدایی ناپذیر از هر کسب و کار موفق و یک مؤلفه مهم در ایجاد وفاداری مشتری، تقویت اعتماد و رشد کسب و کار است.

یک استراتژی برندسازی موثر یک شبه اتفاق نمی‌افتد، بلکه نتیجه برنامه‌ریزی دقیق، توسعه و رشد است، که منجر به برداشتی می‌شود که برای برجسته شدن در بازار شلوغ و ارتباط با مشتریان در سطح احساسی طراحی شده است.

برندسازی بسیار مهم است زیرا به ایجاد هویت منحصر به فرد برای یک شرکت کمک می کند، بر ادراک مشتری تاثیر می گذارد و باعث رشد کسب و کار می شود. برندسازی پایه‌ای است که کسب‌وکارها شهرت خود را بر اساس آن ایجاد می‌کنند و وفاداری مشتری را تقویت می‌کنند.

برندسازی می تواند در موارد زیر کمک کند:

هویت و شناخت: برندسازی به ایجاد یک هویت منحصر به فرد برای یک شرکت کمک می کند و آن را برای مصرف کنندگان قابل تشخیص می کند. این هویت متمایز به یک شرکت اجازه می دهد تا در یک بازار شلوغ برجسته شود و آن را نه تنها قابل تشخیص، بلکه به یاد ماندنی می کند.
اعتماد و اعتبار: فراتر از شناخته شدن یک شرکت، برندسازی موثر به ایجاد اعتماد و اعتبار کمک می کند. یک شرکت با برند خوب می تواند حس اطمینان و اطمینان را تقویت کند، تصمیمات خرید مشتریان را تحت تاثیر قرار دهد و وفاداری طولانی مدت را تقویت کند.
وفاداری مشتری: برندسازی خوب فراتر از ویژگی های فیزیکی یک محصول یا خدمات است. این ارتباط عاطفی با مشتریان ایجاد می کند که منجر به افزایش وفاداری و حمایت مشتری می شود. این وفاداری اغلب به خریدهای مکرر و ارجاعات دهان به دهان تبدیل می شود که هر دو برای رشد شرکت ارزشمند هستند.
ارزش برندسازی: برندسازی قوی می تواند به ارزش درک شده یک شرکت کمک کند. این یک شرکت را برای سرمایه گذاران بالقوه جذاب تر می کند و می تواند ارزش مالی آن را افزایش دهد. این ارزش افزایش یافته برای رشد بلندمدت و پایداری کسب و کار مفید است.
راهنمایی برای تصمیم گیری: یک برندسازی روشن جهت تلاش های بازاریابی و سایر تصمیمات تجاری را فراهم می کند و از ثبات در حوزه های مختلف کسب و کار اطمینان می دهد. این ثبات در حفظ تصویر برند قوی و یکپارچه کلیدی است.
برندسازی موثر در مورد ایجاد یک هویت منحصر به فرد است که با مشتریان طنین انداز می شود و شرکت را از رقبا متمایز می کند. برندسازی خوب به معنای وفاداری پایدار مشتری و رشد پایدار کسب و کار است.

عناصر کلیدی برندسازی


ایجاد یک برند قوی شامل چندین عنصر کلیدی است که با هم کار می کنند تا تصویری منسجم و منسجم را به مخاطبان ارائه دهند. این عناصر بلوک های سازنده ای هستند که برند شما را تعریف می کنند و پایه و اساس تمام تلاش های بازاریابی شما را می سازند.

برخی از این عناصر ضروری را بررسی می کنیم:

نام تجاری و لوگو

نام برند و لوگو اغلب اولین چیزهایی هستند که وقتی مردم در مورد یک برند فکر می کنند به ذهنشان خطور می کند. آنها بارزترین عناصر یک برند هستند و نقش مهمی در به یاد ماندنی و شناخته شدن یک برند دارند.

هنگام ایجاد لوگو، مخاطبان هدف و پیام منحصر به فرد برند خود را در نظر بگیرید. شما می توانید یک طراح حرفه ای استخدام کنید یا از یک سازنده لوگو رایگان برای راه حلی مقرون به صرفه و کارآمد استفاده کنید و مطمئن شوید که لوگوی شما از رقبا متمایز است.

پیام برند و صدا

پیام برند در مورد ارزش پیشنهادی، قول هایی که به مشتری داده می شود و روایت کلی برند است. صدای برند لحن ثابتی است که در همه ارتباطات استفاده می شود و شخصیت برند را منعکس می کند.

برای ایجاد پیام و صدای برند مؤثر، صدای مخاطبان هدف خود، ارزش‌های برند شما و اینکه چگونه می‌خواهید این جنبه‌ها را به مخاطبان خود منتقل کنید، در نظر بگیرید.

 

جایگاه و تمایز برند

موقعیت یابی برند در مورد تعیین جایگاه برند شما در ذهن مشتریان نسبت به رقبا است. تمایز در مورد نمایش چیزی است که برند شما را منحصر به فرد می کند و آن را از رقبا متمایز می کند.

برای جایگاه موثر و متمایز کردن برند خود، بازار هدف خود را درک کنید، نقاط فروش منحصر به فرد خود را شناسایی کنید و آنها را به طور واضح و پیوسته به اشتراک بگذارید.

 

شخصیت و ارزش های برند

شخصیت برند به ویژگی های انسانی مرتبط با یک برند اشاره دارد، در حالی که ارزش های برند اصول راهنمایی هستند که رفتار و تصمیم گیری شرکت را مشخص می کنند.

برای ایجاد شخصیت و ارزش‌های برند قوی، ویژگی‌هایی را که می‌خواهید برند شما با آن‌ها مرتبط باشد، در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که اقدامات و ارتباطات شما با این ویژگی‌ها هماهنگ است.

 

تجربه برند و ارتباط با مشتری

تجربه برند مجموع تمام تعاملاتی است که یک مشتری با نام تجاری دارد، در حالی که رابطه مشتری در مورد نحوه تعامل برند با مشتریان خود در طول زمان برای تقویت وفاداری و رضایت است.

ایجاد روابط قوی با مشتری شامل درک و برآورده کردن نیازهای مشتری، ارائه خدمات عالی و انجام مداوم وعده های برند شما است. این تعامل مداوم وفاداری مشتری را تقویت می کند و می تواند منجر به کسب و کار و ارجاع مجدد شود.

چگونه یک برند قوی بسازیم:


ساختن یک برند قوی نیاز به برنامه ریزی استراتژیک، خلاقیت و درک عمیق از مخاطبان هدف شما دارد.

مرحله 1: مخاطب هدف خود را مشخص کنید

مخاطب هدف شما گروه خاصی از افرادی است که به احتمال زیاد به محصولات یا خدمات شما نیاز دارند یا می خواهند. تعریف این گروه مستلزم درک نیازهای آنها و اینکه چگونه پیشنهادات شما می تواند آنها را برآورده کند، می باشد.

برای تعریف مخاطب هدف:

تحقیقات بازار انجام دهید: از نظرسنجی، مصاحبه و مشاهده برای جمع آوری داده ها در مورد صنعت و مشتریان فعلی خود استفاده کنید. این می‌تواند بینش‌های ارزشمندی در مورد اینکه چه کسی محصولات یا خدمات مشابه را می‌خرد و چرا ارائه می‌کند.
رقبای خود را تجزیه و تحلیل کنید: در مورد رقبای خود تحقیق کنید تا متوجه شوید چه کسانی را هدف قرار می دهند، از چه استراتژی هایی استفاده می کنند و چگونه می توانید رقبای خود را متمایز کنید.محصول یا خدمات خود را تجزیه و تحلیل کنید: به ویژگی ها و مزایای ارائه خود نگاهی دقیق بیندازید. چه کسی این مزایا را ارزشمند خواهد یافت؟ محصول یا خدمات شما چه مشکلاتی را برای آنها حل می کند؟
مخاطبان خود را تقسیم بندی کنید: مخاطبان خود را بر اساس ویژگی هایی مانند جمعیت شناسی (سن، جنسیت، موقعیت مکانی، سطح درآمد، شغل) و روانشناختی (علایق، نگرش ها، رفتارها، ترجیحات سبک زندگی) به بخش هایی تقسیم کنید. این می تواند به شما کمک کند تا تلاش های برندسازی و بازاریابی خود را برای رفع نیازهای خاص هر بخش تنظیم کنید.
پرسونای مشتری ایجاد کنید: پروفایل های دقیقی از مشتریان ایده آل خود، از جمله نیازها، ترجیحات و رفتارهای آنها ایجاد کنید. این پرسوناها می توانند به شما کمک کنند تا مشتریان خود را بهتر درک کنید و برندی ایجاد کنید که واقعاً با آنها طنین انداز شود.
ارزیابی و اصلاح: هنگامی که مخاطبان هدف خود را مشخص کردید، ارزیابی کنید که آیا به اندازه کافی خاص و در عین حال به اندازه کافی بزرگ است که کسب و کار شما را حفظ کند. ممکن است نیاز داشته باشید که در طول زمان با کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشتریان خود، مخاطبان هدف خود را اصلاح کنید.


مرحله 2: شخصیت برند خود را تعریف کنید

در حالی که هویت برند شما شامل عناصر قابل مشاهده برند شما، مانند لوگو، رنگ ها و طرح شما می شود، شخصیت برند شما یک قدم فراتر می رود. این ویژگی‌های انسانی را به برند شما القا می‌کند که بر نحوه ارتباط و ارتباط برند شما با مخاطبان تأثیر می‌گذارد.

برای تعریف شخصیت برند خود، با فهرست کردن ویژگی هایی که فکر می کنید بهترین نشان دهنده برند شما هستند، شروع کنید. آیا برند شما مدرن است یا سنتی؟ بازیگوش یا جدی؟ یاغی یا سازگار؟

در مورد مخاطبان هدف خود و ترجیحات آنها فکر کنید. آنها با چه نوع شخصیت برند ارتباط برقرار می کنند؟ برای ایجاد یک برند قوی و قابل اتکا، هماهنگ کردن شخصیت برند خود با انتظارات مخاطبان ضروری است.

 

مرحله 3: نام تجاری و لوگوی خود را ایجاد کنید

نام تجاری مناسب می تواند در مورد کسب و کار شما صحبت کند، شخصیت برند شما را منتقل کند و لحن را برای تعاملات آینده تنظیم کند. باید منحصر به فرد، به یاد ماندنی و منعکس کننده محصولات یا خدماتی باشد که ارائه می کنید. از سوی دیگر، لوگوی شما نمایشی بصری از برند شماست. این چیزی بیش از یک طراحی جذاب است. این یک ابزار ارتباطی قدرتمند است که می تواند ارزش ها و شخصیت برند شما را منتقل کند.

هنگام طراحی لوگو، عناصر زیر را در نظر بگیرید:

رنگ ها: رنگ های مختلف می توانند احساسات متفاوتی را برانگیزند. رنگ‌هایی را انتخاب کنید که با احساساتی که می‌خواهید در مخاطب خود ایجاد کنید، همسو باشد.
فونت ها: تایپوگرافی که انتخاب می کنید می تواند شخصیت برند شما را بیان کند. چه مدرن، سنتی، بازیگوش یا رسمی باشد، مطمئن شوید که با برند شما هماهنگ است.
اشکال: اشکال استفاده شده در لوگوی شما می تواند نمادی از جنبه های مختلف کسب و کار شما باشد. به عنوان مثال، اشکال دایره‌ای می‌توانند نشان‌دهنده اجتماع و اتحاد باشند، در حالی که خطوط مستقیم می‌توانند حاکی از ثبات و استحکام باشند.
ایجاد لوگویی که جوهر برند شما را در بر می گیرد می تواند چالش برانگیز باشد. شما می توانید انتخاب کنید که یک طراح حرفه ای را استخدام کنید، که می تواند سرمایه گذاری قابل توجهی باشد، اما یک لوگوی منحصر به فرد و موثر را تضمین می کند.

به یاد داشته باشید که نام تجاری و لوگوی شما بر روی تمام محصولات، تابلوها و مواد بازاریابی شما خواهد بود، بنابراین ارزش دارد که زمان و منابع خود را برای درست کردن آنها سرمایه گذاری کنید.

 

مرحله 4: پیام برند خود را توسعه دهید

پیام برند زبانی است که برند شما برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از آن استفاده می کند. این ماهیت چیزی است که می خواهید در مورد برند خود به مشتریان خود منتقل کنید. پیام برند شما باید با شخصیت برند شما هماهنگ باشد و به گونه ای ساخته شود که با مخاطب هدف شما طنین انداز شود.

هنگام توسعه پیام برند خود، چندین جنبه کلیدی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:

گزاره ارزش
ارزش پیشنهادی شما ارزش منحصر به فردی است که محصولات یا خدمات شما به مشتریان ارائه می دهد. این چیزی است که شما را از رقبای خود متمایز می کند و به مشتریان دلیلی برای انتخاب برند شما می دهد. پیشنهاد ارزش شما باید واضح، مختصر و قانع کننده باشد. نه تنها باید آنچه را که شما ارائه می‌دهید، بلکه نحوه سودمندی آن برای مشتریان و تفاوت آن با آنچه که رقبای شما ارائه می‌دهند، نیز بیان کند.

صدای برند
صدای برند شما لحن و سبکی است که در آن پیام برند خود را به اشتراک می گذارید. باید شخصیت برند شما را منعکس کند و در تمام پلتفرم ها و نقاط تماس ثابت باشد. خواه صدای برند شما رسمی باشد یا غیر رسمی، جدی یا بازیگوش، باید با مخاطب هدف شما طنین انداز شده و هویت برند شما را تقویت کند.

ثبات
ثبات در پیام‌رسانی برند کلیدی است. پیام‌های شما باید در تمامی پلتفرم‌ها و نقاط تماس، از وب‌سایت و رسانه‌های اجتماعی گرفته تا تبلیغات و خدمات مشتری، سازگار باشد. پیام‌رسانی مداوم به ایجاد آشنایی و اعتماد با مخاطبان کمک می‌کند و تصویری منسجم از برند ایجاد می‌کند.

مرحله 5: ایجاد یک تجربه مثبت از برند

تجربه برند مجموع تمام تعاملاتی است که یک مشتری با برند شما دارد. این می تواند همه چیز را از مرور وب سایت شما و تعامل با رسانه های اجتماعی گرفته تا استفاده از محصول یا خدمات و تماس با خدمات مشتری را شامل شود.

هر نقطه تماسی به تجربه کلی برند کمک می کند.

تلاش کنید تا هر تعاملی مثبت و منعکس کننده ارزش های برند شما باشد. این نه تنها به ایجاد یک برند قوی کمک می کند، بلکه وفاداری مشتری را نیز تقویت می کند.

برای ایجاد یک تجربه مثبت از برند:

مشارکت در رسانه های اجتماعی: پلتفرم های رسانه های اجتماعی یک راه عالی برای تعامل با مخاطبان شما هستند. به نظرات پاسخ دهید، محتوای مرتبط را به اشتراک بگذارید، و پست های جذابی ایجاد کنید که تعامل را تشویق می کند.
ارائه پشتیبانی عالی از مشتری: خدمات خوب به مشتری می تواند تجربه برند شما را افزایش دهد و وفاداری مشتری را ایجاد کند. مطمئن شوید که تیم پشتیبانی مشتری شما آگاه، دوستانه و پاسخگو باشد.
به قول برند خود عمل کنید: مطمئن شوید که محصولات یا خدمات شما مطابق انتظارات تعیین شده توسط برند شما هستند. این باعث ایجاد اعتماد می شود و می تواند یک خریدار برای اولین بار را به یک مشتری وفادار تبدیل کند.
بازخورد بخواهید: مرتباً بازخورد بخواهید و به آن پاسخ دهید. این به مشتریان نشان می دهد که برای نظرات آنها ارزش قائل هستید و همیشه در تلاش برای بهبود هستید.
یک وب سایت کاربر پسند ایجاد کنید: وب سایت شما اغلب اولین نقطه تماس مشتریان است. اطمینان حاصل کنید که برای پیمایش آسان است، از نظر بصری جذاب است و تمام اطلاعات لازم را ارائه می دهد.
به یاد داشته باشید، اجرای مداوم وعده برند خود و ارائه خدمات عالی به مشتریان، کلید تقویت تجربه مثبت برند هستند.

برندسازی

انواع برند وایجاد هویت برند موفق

برند چیست؟


از نظر متخصصان بازاریابی، نام تجاری محصول یا کسب و کاری است که دارای هویت متمایز در ادراک مصرف کنندگان است. نام تجاری از طریق عناصر طراحی، بسته بندی و تبلیغات ایجاد می شود که به طور کلی محصول را از رقبای خود متمایز می کند.

این محصول به ارزش ویژه برند شرکت تولید کننده آن کمک می کند. یک نام تجاری که با موفقیت اجرا شده است، ارزش زیادی برای یک شرکت ایجاد می کند و به آن برتری رقابتی نسبت به سایرین در همان صنعت می دهد.

به این ترتیب، بسیاری از شرکت ها با به دست آوردن علائم تجاری به دنبال حمایت قانونی برای برندهای خود هستند.

نکات کلیدی

  • یک برند موفق، کیفیت یک محصول را به مصرف کننده منتقل می کند.
  • طراحی، لوگو، بسته بندی و پیام تبلیغاتی یک محصول همگی برای انتقال پیام برند به مصرف کننده هماهنگ شده اند.
  • برندها از مهم ترین و با ارزش ترین دارایی های یک شرکت هستند.
  • شرکت ها می توانند با ثبت علائم تجاری از برندهای خود محافظت کنند تا از عناصر برند خود محافظت کنند.

درک برندها


برند یک دارایی نامشهود است که از عناصر زیادی تشکیل شده است. این عناصر با هم به مصرف‌کنندگان کمک می‌کنند تا یک محصول را شناسایی کنند و به جای رقبای آن، دلیلی برای خرید آن ارائه کنند.

برند ممکن است این پیام را منتقل کند که محصول موثرتر، استفاده آسان تر، طعم بهتر، ارزان تر، کلاسیک تر، بالاتر، یا از نظر محیطی سالم تر از رقبای خود است.

البته زمانی که محصول اساساً با رقبای ارزان‌تر یکسان باشد، این چالش‌برانگیزترین است. برای مثال Advil نام تجاری ایبوپروفن است. از طریق تبلیغات و بسته‌بندی مؤثر، شرکت مادرش تلاش می‌کند مصرف‌کنندگان را متقاعد کند که ایبوپروفن Advil انتخاب بهتری نسبت به نسخه‌های عمومی ارزان‌تر ایبوپروفن است که در کنار آن در قفسه‌های داروخانه قرار دارند.

اجزا یک برند:


لوگوها و شعارهای یک محصول عناصری از برند آن محصول هستند و برای حمایت از هویت برند یک محصول طراحی شده اند.

شعار Allstate، “شما در دستان خوبی با Allstate هستید” در دهه 1950 معرفی شد. این نشان می دهد که مشتریان بیمه آن می توانند در مواقعی که به کمک آن نیاز دارند، روی قابل اعتماد بودن و صلاحیت بودن آن حساب کنند. تبلیغات آن پیام را تقویت می کند.

برجسته شدن از رقابت:


بازاریابی موفق، جلوه و مرکز برند یک شرکت را حداقل در لحظه تصمیم گیری در ذهن مردم نگه می دارد. به همین دلیل است که این برند یکی از با ارزش ترین و مهم ترین دارایی های یک شرکت محسوب می شود. ارزش پولی فوق‌العاده‌ای دارد که هم بر قیمت نهایی و هم برای شرکت‌های دولتی بر ارزش سهامداران تأثیر می‌گذارد.

یک شرکت می تواند از برند خود جدایی ناپذیر شود. نوشابه کوکاکولا مترادف با خود کوکاکولا است، اگرچه این شرکت اکنون مالک Schweppes، Dr. Pepper و Hi-C و صدها برند دیگر است.

برندهای جدیدتر برای تثبیت خود با مصرف کنندگان با فوریت بیشتری روبرو هستند. 

چرا علامت تجاری؟
علائم تجاری مالکیت انحصاری یک نام تجاری و ابزارهای بازاریابی مرتبط با آن را مشخص می کند. ثبت علائم تجاری مانع از استفاده دیگران از محصولات یا خدمات تقریباً یکسان بدون اجازه می شود.

ملاحظات خاص:


در عصر تلویزیون واقعیت و رسانه های اجتماعی، یک شخص می تواند یک برند باشد.

اعضای خانواده کارداشیان پس از به دست آوردن محبوبیت از نمایش واقعی طولانی مدت خود، ارزش نام تجاری را توسعه دادند. آنها به طور جمعی و به عنوان فردی، از نام خود برای راه اندازی موفقیت آمیز مشاغل رسانه ای و مدلینگ، نمایش های اسپین آف، لوازم آرایشی، عطر و خطوط لباس استفاده کرده اند.

تاریخچه برندها:


مفهوم نام تجاری ممکن است به سال 2000 قبل از میلاد برگردد، زمانی که بازرگانان شروع به بررسی چگونگی فروش موثر اجناس خود کردند. بازرگانان در بابل باستان زمینه های فروش را برای جذب مشتریان ایجاد کردند. صنعتگران برای نشان دادن منشأ آنها، نمادهایی را بر روی کالاهای خود مارک یا حک می کردند. میخانه داران تابلوهای جذابی را بیرون آویزان کردند.

کلمه “برندینگ” برای بازاریابی محصول ممکن است در قرن نوزدهم استفاده شود، زمانی که دامداران غربی شروع به استفاده از اتوهای داغ برای علامت گذاری دام های خود با حروف اول مزرعه یا نماد کردند. هدف اولیه آنها کمتر بازاریابی بود تا محافظت در برابر خش خش گاوها، اما انجمن ماندگار شد.
برندسازی به عنوان بازاریابی انبوه در قرن نوزدهم آغاز شد، زیرا فروشندگان محصولاتی مانند آرد شروع به فکر کردن در مورد راه هایی برای متمایز کردن خود از رقبای خود کردند.

مصرف کنندگان امروزی برندهایی را خریداری می کنند که ارزش های آنها را منعکس می کند. در مجموع 53٪ در یک نظرسنجی گفتند که آنها مارک هایی را ترجیح می دهند که حداقل در یک موضوع اجتماعی که به تجارت مرتبط نیست درگیر شوند.

انواع برندها:


نوع برند مورد استفاده بستگی به نهادی دارد که از آن استفاده می کند. در زیر برخی از رایج ترین انواع برندها آمده است:

  • برندهای شرکتی: برندسازی شرکتی راهی برای شرکت ها برای افزایش شهرت و تمایز خود از رقبا در صنایع خود است. قیمت گذاری، مأموریت، بازار هدف و ارزش های شرکت، همگی نشان دهنده برند شرکت هستند.
  • برندهای شخصی: رسانه‌های اجتماعی به افراد عادی این امکان را می‌دهد تا به اینفلوئنسر تبدیل شوند. موفقیت مالی آنها به توانایی آنها در ایجاد برندی بستگی دارد که مخاطبانی را جذب کند که تبلیغ کنندگان خاصی می خواهند به آنها دسترسی پیدا کنند. برندهای شخصی از طریق پست‌های رسانه‌های اجتماعی، اشتراک‌گذاری تصاویر و ویدیوها و برگزاری ملاقات و احوالپرسی ساخته می‌شوند.
  • برندهای محصول: معرفی یک محصول جدید یا حمایت از یک محصول موجود مستلزم ایجاد و حفظ برند آن است. برندسازی یک محصول با تحقیقات بازار و شناسایی بازار هدف مناسب شروع می شود.

ایجاد یک برند:


زمانی که یک شرکت به دنبال تعریف تصویر عمومی خود است، ابتدا باید هویت برند خود را مشخص کند یا اینکه چگونه می‌خواهد توسط عموم دیده شود. لوگوی شرکت نشان دهنده پیام، شعار و محصول آن است.

هدف این است که برند را برای مصرف کننده به یاد ماندنی و جذاب کند، یا بهتر بگوییم برای مصرف کننده ای که شرکت مورد نظر دارد، چه افراد مجرد باسن، چه زوج هایی با کودکان یا بازنشستگان مرفه، این شرکت ممکن است از یک شرکت طراحی یا نرم افزار طراحی لوگو برای ارائه ایده هایی برای جنبه های بصری یک نام تجاری، مانند لوگوی آن، استفاده کند. یک برند موفق پیام یا احساسی را که شرکت می‌خواهد به آن منتقل کند را به دقت به تصویر می‌کشد. این منجر به آگاهی از برند یا شناخت وجود برند و آنچه ارائه می دهد می شود.

هنگامی که یک برند احساسات مثبتی را در بین مخاطبان هدف خود ایجاد کرد، گفته می شود که شرکت ارزش ویژه برند را ایجاد کرده است. برخی از شرکت‌های دارای ارزش ویژه برند و برندهای بسیار شناخته شده محصولات عبارتند از دیزنی، کوکاکولا، فراری، اپل و نایک.

اگر به درستی انجام شود، یک برند منجر به افزایش فروش نه تنها برای محصول خاص فروخته شده، بلکه برای سایر محصولات فروخته شده توسط همان شرکت می شود. یک نام تجاری خوب باعث ایجاد اعتماد می شود و مصرف کننده پس از داشتن یک تجربه خوب با یک محصول، احتمال بیشتری دارد که محصول دیگری مرتبط با همان برند را امتحان کند.

این پدیده به عنوان وفاداری به برند شناخته می شود.

برترین برندهای جهانی 2022
پنج برند برتر جهانی در سال 2022 اپل، مایکروسافت، آمازون و گوگل بودند و سامسونگ بر اساس رتبه بندی اینتربرند، امتیاز مایکروسافت نسبت به سال گذشته 32 درصد افزایش داشت.

مزایای برندها:


ایجاد یک نام تجاری مزایای متعددی را برای یک شرکت یا یک فرد به همراه دارد. شرکتی که پیام خود را منتقل می کند، می تواند احساسات را در پایگاه مشتریان خود القا کند و برانگیزد. مصرف کنندگان روابط منحصر به فردی با این شرکت ها ایجاد می کنند. شرکت ها برای کمک به جذب دیگران به این مشتریان متکی هستند.

این به شرکت ها کمک می کند تا اعتماد و اعتباری ایجاد کنند که به آنها مزیت رقابتی در برابر رقبا می دهد.

همچنین به شرکت ها کمک می کند تا محصولات و خدمات جدید را معرفی کنند. مصرف کنندگان به برندهایی که می شناسند و به آنها اعتماد دارند و قبلاً با آنها رابطه دارند وفادار می مانند. این باعث می‌شود که آنها هنگام عرضه محصولات جدید، حتی اگر گران‌تر باشند، بیشتر خرج کنند.

اپل یک نمونه کلاسیک است. این شرکت یک پایگاه مشتری بسیار وفادار ایجاد کرد که مایل است به دلیل وفاداری آنها به برند، از برچسب قیمت بالاتر مربوط به iMac، MacBook، iPad یا iPhone چشم پوشی کند. مشتریان آن از جایگزینی گجت‌های اپل موجود خود با گجت‌های جدید اپل در هنگام عرضه آن‌ها دریغ نمی‌کنند.

برند در بازاریابی به چه معناست؟


نام تجاری محصول یا خدماتی است که دارای هویت منحصر به فرد و بلافاصله قابل تشخیص است که خود را از سایرین در صنعت متمایز می کند. مصرف کننده نام محصول، برچسب و بسته بندی را با ویژگی های خاصی مانند ارزش، کیفیت یا سلیقه مرتبط می کند.

قطره سرفه فقط یک قطره سرفه است. اما زمانی که برای خرید یک کیسه از آنها می روید، Ricola، Luden’s، یا Beekeeper’s Naturals را حداقل تا حدی بر اساس پیام برندی که دریافت کرده اید انتخاب می کنید.

ارزش ویژه برند چیست؟


ارزش ویژه برند ارزش تجاری شهرت یک محصول برای شرکت صاحب آن است. قیمت یک شرکت ممکن است با جمع کردن ارزش ساختمان‌ها، موجودی‌ها و تجهیزات آن تعیین شود. اما ارزش آن در صورتی افزایش می‌یابد که شرکت صاحب یک یا چند برند باشد که در بین مصرف‌کنندگان شهرت خوبی کسب کرده باشند.

آیا برندهای بزرگ می توانند برای همیشه دوام بیاورند؟


برخی از بزرگترین برندها درگذشتند. آنها ممکن است نتوانسته اند با زمان همگام شوند. یا کسب و کارهایی که آنها را در اختیار داشتند ممکن است آنها را به اشتباه مدیریت کرده باشند.


وقتی کلمه “برند” را می شنویم، بیشتر ما به یک لوگو، یک شعار یا یک علامت قابل شناسایی دیگر فکر می کنیم. اما این تنها بخشی از تعریف است. اصطلاح برند در واقع یک مفهوم بازاریابی نامشهود است که به افراد کمک می کند تا یک محصول را بشناسند و شناسایی کنند و در بهترین حالت به جای یکی از رقبای آن به سراغ آن بروند.

برندها از مهم ترین و با ارزش ترین دارایی های یک شرکت هستند. آنها می توانند یک شرکت را ایجاد یا شکست دهند. به همین دلیل است که شرکت ها قبل از عرضه محصول جدید تحقیقات گسترده ای انجام می دهند. آنها برای شناسایی بازار هدف محصول خود کار می کنند. از آنجا، هر جنبه ای از محتوا، طراحی و بازاریابی آن با هویت برندی که می خواهند برای آن بازار ایجاد کنند، تنظیم می شود.